هفت نکته مهم پروژه رمز ارز لیبرا (Libra)
لیبرا (Libra)، پروژه رمز ارز جنجالی فیسبوک، این روزها بحثهای زیادی به راه انداخته است و سوالات و ابهامات زیادی درمورد آن وجود دارد. در این مقاله به هفت نکته مهم در مورد این پروژه رمز ارز پرداخته میشود که در وایت پیپر آن مطرح شده است.
۱. لیبرا یک بلاک چین بیمجوز (Permissionless) نیست.
لیبرا از سوی انجمن لیبرا (Libra Association) اداره میشود. این انجمن ۲۸ عضو دارد که فیسبوک و کالیبرا هم در میان آنها هستند (فیسبوک یکی از زیرشاخههای خود را به این کار گماشت تا میان دیتای فیسبوک، شبکه اجتماعی و کارهای لیبرا مرز مشخصی ایجاد کند). بسیاری از اعضای این انجمن سازمانهای بازرگانی متمرکز هستند؛ مانند مسترکارت (Mastercard)، ویسا (Visa) و کوین بیس (Coinbase). در میان آنها نام هیچ نهاد دولتی به چشم نمیخورد. البته «لابراتوار نابودی خلاقانه» (Creative Destruction Lab) یک شرکت شتاب دهندهی مرتبط با حوزهی آکادمیک است که در پیوند با دانشگاه تورنتو میباشد. از سوی دیگر، فیسبوک نشان داده که آمادهی همکاری با مراکز آکادمیک دیگر است. مراکزی که بسیاری از آنها وابسته به بودجهی دولت هستند.
در میان اعضای انجمن چند شرکت غیرانتفاعی نیز وجود دارد. شرکتهایی مانند کیوا (Kiva) که خود گامهایی در فضای بلاک چین برداشتهاند. انجمن لیبرا مسئول دادن مجوز و چتر گستردهی ادارهی کارها است. لیبرا مدعی نشده که سیستمی مستقل، نامتمرکز و ضد سانسور است و همگان میتوانند در آن شرکت کنند. از این جهت، لیبرا بسیار با بلاک چینهای بیمجوز مانند اتریوم و بیت کوین تفاوت دارد.
وایت پیپر لیبرا با بیان اینکه «لیبرا کار خود را به عنوان یک بلاک چین مجوزدار آغاز خواهد کرد» این مساله را تایید میکند. در شبکهی لیبرا، دسترسی به گرههای اعتبارسنج از سوی انجمن برقرار میشود. در این میان فیسبوک «نقشی محوری» دارد. گویا فیسبوک پیشتر درباره ساختار و چینش اعضای بنیانگذار لیبرا تصمیمات بزرگی گرفته است.
کاربران میتوانند به تستنت (testnet) لیبرا متصل شده و از دسترسی آن برخوردار گردند ولی نمیتوانند یک گره اجرا کنند. در حقیقت کاربران تنها میتوانند به گرههایی که اعتبار آنها تایید شده (per @lopp) درخواست دهند. این رویه آشکار با یکی از اصول اساسی کریپتوکارنسی (رمز ارز) و بیت کوین در تضاد است.
۲. فیسبوک میخواهد لیبرا بیمجوز باشد ولی تمامی راهکارهای موجود (بیت کوین، اتریوم و غیره) را رد کرده است.
در وایت پیپر به روشنی آمده «یک از اهداف مهم انجمن لیبرا حرکت به سمت افزایش تمرکز زدایی در گذر زمان است». با این وجود، در این رسالهی سفید تنها یک تعهد در این راستا تعریف شده (آغاز کردن روند این گذار در مدت پنج ساله) که آن هم به روشنی تعریف نشده و جز رایزنی در میان این جامعه، به گامهای صریحی برای انجام آن اشاره نشده است.
فیسبوک بر این باور است که هماکنون راهکاری وجود ندارد که بتوان در یک شبکهی بیمجوز با هر سه ویژگی «مقیاس، پایداری و امنیت» به یک میلیارد کاربر خدمات داد. به همین خاطر آشکارا ایدهی پشتیبانی از بیت کوین یا اتریوم با توان کامپیوتری چشمگیر و منابع فنی و حقوقی خود را رد میکند. فیسبوک همچنین تصمیم گرفته خودش جدا از هایپرلجر (Hyperledger) و بخش مجوزدار زیرساخت جداگانه بسازد.
۳. لیبرا زبان برنامه نویسی خود را دارد؛ زبان Move
لیبرا برای قراردادهای هوشمند یک زبان برنامه نویسی ایجاد کرده که Move نام دارد. معرفی این زبان ویژه به طور مختصر در رسالهای جدا از وایت پیپر اصلی لیبرا انجام گرفته است. این بدان معناست که فیسبوک همان نقش رهبری در تبلیغ و آموزش که برای زبانهای برنامه نویسی خود یعنی React.js ، React Native و PyTorch بازی کرده را برای این زبان برنامه نویسی نیز بازی خواهد کرد.
در حالی که نسخهی موجود از زبان Move یک نسخهی خام است، میتوان ساختار کلی آن را به روشنی مشاهده کرد. برای مختصر ساختن کدها و همچنین بهبود امکان به کارگیری دوباره از ماژول استفاده شده. این ماژولها برای فیسبوک به سان قرارداد هوشمند هستند. در حال حاضر به نظر میرسد فیسبوک قراردادهای هوشمند را از پیش تعریف کرده است و ماژولهای آنها قرار است امکان انتشار در اکانتهای کاربری شخصی پیدا کنند. منابع به صورت مشخصههای مرتبه اول (first-order traits) به کار رفتهاند. گونهی این منابع را تنها میتوان به وسیلهی ماژولی تعریف یا حذف کرد که این منابع و گونهی آنها را ارزشدهی آغازی میکند و راه دیگری برای کپی کردن، استفاده دوباره یا دور انداختن آنها وجود ندارد. نحوهی کار Move به این صورت است که با استفاده از ماژولها، منابع را شیفت میدهد و ماشین مجازی Move (Move virtual machine ) از راه تایید بایتکد قوانین را اعمال مینماید.
فیسبوک در زمینهی به وجود آوردن و نگهداری از اسناد، آموزشها و رویدادها شهرت زیادی دارد و تواناییاش در ایجاد هیجان در جامعهی نویسندگان دربارهی یک روند تازه بر کسی پوشیده نیست. با وجود اینکه زنجیرههای بیمجوز تا هم حالا هم علاقهی زیادی در نویسندگان به وجود آوردهاند، دیدن اینکه فیسبوک در این زمینه چه از آستین بیرون میآورد بسیار جالب توجه خواهد بود. یادگیری زبان Move با یادگیری مفاهیم اساسی بلاک چین همراه است و میتواند همانندیهایی نیز با دیگر زبانهای برنامه نویسی مانند سالیدیتی (Solidity) داشته باشد.
۴. سیستم بلاک چین لیبرا نیمه ناشناس است. این بلاک چین، عمومی بوده و بازرسی آن بر دوش واسطهها و قانون است.
لیبرا به کاربران خود امکان میدهد به وسیله شمارههای اکانتی که ربطی به مشخصات افراد در دنیای حقیقی ندارند با یکدیگر تراکنش انجام دهند. در این میان میدانیم که فیسبوک بیش از هرچیز در بیزنس خود با یک دیتابیس غنی از مشخصات افراد گوناگون و ویژگیهای زیرمجموعهی این مشخصات سر و کار دارد. به سختی میتوان تصور کرد که این ارتباط میان اکانت مجازی و هویت حقیقی افراد برقرار نشود؛ به ویژه با وجود فشار زیادی که از سوی قانونگذاران روی فیسبوک است.
به جز اجرای این سیاست نه چندان محکم که کار با اکانت لیبرا نیازمند پیوند صریح با هویت حقیقی فرد است، لیبرا هیچ تضمینی دربارهی حریم خصوصی به کاربران نمیدهد. سیاست لیبرا در تقابل آشکار با موج زنجیرههای بیمجوز مانند اتریوم و پیدایش اثبات دانش صفر (zero-knowledge proofs) و بروز آن در زنجیرههای گوناگون قرار دارد.
لیبرا میخواهد برای همه «دسترسی آزاد» فراهم کند و در وایت پیپر خود صراحتا میگوید ساختار دیتا به گونهای است که « (اپلیکیشنها) میتوانند در هر برههای از زمان هر دیتایی را بخوانند و با استفاده از یک فریمورک یکپارچه درستی آن دیتا را تایید نمایند ». انتظار میرود واسطهها و قوانین بتوانند از پس این دیتا و هر دادهی به وجود آمده به دست بازیگر، فرد یا بیزنس در لیبرا بربیایند.
۵. لیبرا تثبیت شده است و از پشتوانهی داراییهای «کم ریسک» دیگر برخوردار است.
در حالی که لیبرا نمیخواهد کار یک سیستم اندوخته کسری (سیستمی که در آن برای اندوختن هر مقدار مشخص پول، باید از پیش اندکی پول به اندازهی کسری از پول مورد نظر در محل ذخیره وجود داشته باشد) مانند تِتر (Tether) را انجام دهد (انجمن لیبرا سیاست پولی ندارد فقط در واکنش به تقاضای فروشندگان معتبر سکه تولید یا حذف میکند. هر روند مثبت یا منفی در ارزش لیبرا صرفا ناشی از تغییرات در بازار ارز خارجی [FX] است) با این وجود از مبادلات ارزی معتبر و اندوختههای ارزهای پایدار، سپردههای بانکی و اوراق بهادار دولتهای پایدار بهره خواهد گرفت. انجمن لیبرا «تنها در سرمایه گذاریهای خود تنها بستانکاری از دولتهای پایداری را میپذیرد که امکان عدم بازپرداخت آنها پایین است و بروز تورم شدید در آنها بعید است». گویا لیبرا به سراغ سبدی از ارزهای دولتی، اوراق بهادار، کارکرد همسان با حسابهای بازار GIC / پولی و سرمایه گذاریهای سطح بالا با درجهی AAA خواهد رفت.
فیسبوک به جای پشتیبانی از ارزش لیبرا با کمیاب سازی و کار در بازار، سرمایه گذاری در چندین کشور را پشتوانهی آن خواهد کرد. گویا فیسبوک و اعضای انجمن لیبرا دربارهی تناسب سرمایه گذاری در کشورها تصمیم میگیرند. آنها با ایجاد توازن میان کشورها، صرافیها و بانکهایی که با آنها کار میکنند، وجود یک جریان پیوسته از ارزهای گوناگون و در نتیجه نقدینگی لیبرا را تضمین میکنند.
سودهای به دست آمده از این اندوختههای پراکنده هزینههای انجمن را تامین میکند و سودهای پرداختی را پوشش میدهد. روی کاغذ بیشتر این اندوخته به صورت داراییهای پایدار و کم بازده خواهند بود، بنابراین تنها راه دستیابی به سود نهایی چشمگیر، افزایش اندوختهها و استفاده افراد بیشتر از لیبرا است.
بیت کوین در دورانی جهش کرد که مشخص شد اوراق بهاداری که تا پیش از آن درجه AAA داشتند و مشتقات آنها چیزی بیش از یک سراب نیستند، در نتیجه نرخهای سود در برخی مناطق به سطح منفی رسید و بانکهای مرکزی برای بازگرداندن پول به اقتصاد خود، شروع به دست و پا زدن کردند. این رویه یک پدیدهی مستقل و بیرونی بود که میشد جلوی آن را گرفت. تا به امروز بیشتر رمز ارزها از بروز چنین مسالهای جلوگیری کردهاند.
۶. فیسبوک ( و دیگر اعضای انجمن) اکنون لیبرا را به یک محیط بیپروا و در حال گسترش قانون گذاری کریپتو تبدیل کردهاند.
فیسبوک با پذیرفتن همکاری با قانونگذاران در لیبرا، ۲۸ بازیگر دارای منابع حقوقی کلان را به لیبرا آورده است. برخی از این بازیگران میخواهند در زمینهی کریپتوکارنسی خود را نشان دهند.
... انجمن لیبرا تصدیق میکند قانونگذارانی که وظیفه حراست از مشتری بر دوش آنها نهاده شده، آماده ساخت سرویسهای گوناگون هستند تا این سرویسها را در مناطق خود ارائه نمایند. در دوران اولیه ساخت شبکه لیبرا، اعضای بنیانگذار خود را متعهد میدانند برای ساخت یک محیط قانونگذاری با مقامات همکاری نمایند ...
این بیان صریحی است که نشان از عزم فیسبوک برای باز کردن جای پای خود در محیطهای قانونگذاری مناطق مختلف دارد. این رویکرد از نگاه دستیابی به منابع خوب است، ولی اینکه در پایان به چه چیزی میانجامد بستگی به نقطه نظر اخلاقی فیسبوک و دیدگاههای بلند مدت آن نسبت به کریپتوکارنسی دارد.
۷. مرکز انجمن لیبرا در سوییس قرار دارد نه امریکا
به دنبال پیدایش «کریپتو ولی» (Crypto Valley) و ایجاد مرکز بنیاد اتریوم (Ethereum Foundation) در سوییس، به وجود آمدن مرکز انجمن لیبرا در این کشور بیش از پیش جایگاه سوییس را به عنوان قطب ادارهی کریپتو مستحکم میکند و به دیگر مناطق یادآوری میکند که داشتن محیط مناسب برای کریپتو چه مزایایی به همراه دارد. با وجود این واقعیت که بسیاری از سازمانهای مرتبط با انجمن لیبرا شرکتهای بازرگانی امریکایی هستند (مرکز آنها در امریکا است)، فیسبوک و انجمن لیبرا سوییس را به عنوان خانهی سازمان غیرانتفاعی خود برگزیدهاند.