پی پال چیست : گذشته، حال و آینده PayPal
این مقاله به بررسی پیپال، یکی از غولهای سیستمهای پرداختی، و نوآوریهای آنها میپردازد. این مقاله، درمورد شروع کار آنها و اینکه چگونه رشد کرده و خود را با تغییرات در بازار وفق دادهاند، اطلاعاتی ارائه میکند.
چگونه این غول سیستمهای پرداختی، شروع به کار و رشد کرد و همچنان خود را با تغییرات وفق میدهد.
پیپال (PayPal) مدتها به عنوان یک غول پرداختی اسم و رسمی پیدا کرده است و ثابت کرده که یک شرکت کارآمد و سازگار است. در روزهای ابتدایی، بر روی یک محصول کاملا متفاوت تمرکز داشت و از آن زمان، خود را متناسب با تقاضاهای در حال تغییر در بازار، چشم انداز رقابتی بینهایت متغیر و تهدیدات تجاری در حال تغییر وفق داده است. در طی سالها، پی پال بارها و بارها اهمیت هشیار بودن در هنگام پرداخت را به اثبات رسانده است.
از کجا شروع شد
این غول پرداخت از یک محور اصلی متولد شد.
پیپال در سال ۱۹۹۸، به عنوان شرکت کانفینتی (Confinity) ایجاد شد و با پرداختهای کمی سروکار داشت. این شرکت بر روی ساخت نرمافزار امنیتی برای دستگاههای الکترونیکی جیبی تمرکز داشت. وقتی بنیانگذاران نتوانستند توجهات را به این سرویس جلب کنند، به سایر امکانات نرمافزاری موبایل فکر کردند و در نهایت و خیلی زود به کیفپول دیجیتال دست یافتند (محصولی که آن را پی پال نامیدند و هنوز تحت حمایت کانفینتی بود). پیپال اولیه به کاربران اجازه میداد تا از طریق دستگاههای الکترونیکی جیبی و ایمیل پول انتقال دهند. پیپال خیلی زود توانست در بین کاربران ایبی (eBay) که اغلبِ پرداختهایشان را از طریق چک یا پول انجام میدادند، رواج پیدا کند.
علیرغم بیمیلی اولیه موسس شرکت کانفینتی، مکس لوچین (Max Levchin)، که اکنون بنیانگذار شرکت افرم (Affirm) است، با استفاده از پی پال برای پرداخت حراج آنلاین، نشان داد که این محصول پتانسیل بیشتری نسبت به تصور امنیتی اولیه دارد. علاوه بر این، معلوم شد که کاربران eBay دقیقا مخاطبان مورد نیاز شرکت برای مشهور شدن بودند. شش ماه پس از راهاندازی، محور اصلی کانفینتی، تمرکز بر روی ایجاد پیپال برای جامعه eBay بود.
در همان زمان، بانک آنلاین ایکس الون ماسک (Elon Musk)، یک سرویس پرداخت ایمیلی مشابه را ارائه داد و دو شرکت به طور مستقیم و به شدت باهم رقابت میکردند. به گفته مدیر عامل سابق کانفینتی، دیوید سکز (David Sacks) (که اکنون مدیر اجرایی شرکت زنفیتس (Zenefits) است)، اگر هر دو شرکت به پرداخت پاداش برای جلب کاربران جدید ادامه میدادند، ممکن بود پولشان به اتمام برسد.
در سال ۲۰۰۰، این شرکتها ادغام شدند یا طبق گفته برخی، از جمله بانک ایکس ماسک، سهام کانفینتی را برای ترکیب نیروها خریدند. در سال ۲۰۰۰، پیتر تیل (Peter Thiel) به جای موسک به پست مدیر عاملی رسید و شرکت ترکیبی (که پس از ادغام، ایکس نامیده شد) به پی پال تغییر نام داد تا با این نام بهتر بتواند محصولش را منعکس کند. در این میان، کلاهبرداری تهدیدی بود که احتمال از بین بردن کامل این شرکت را به همراه داشت، اما هشیار و مبتکر بودن این شرکت باعث شد که آنها دوباره به شرایط قبل بازگردند. در واقع، اقدامات ضد کلاهبرداری پیپال امروزه به عنوان انقلابی در این عرصه شناخته میشوند.
در همین حال، eBay نیز در حال تلاش برای ایجاد یک راهحل پرداختی مخصوص به خود بود. در سال ۱۹۹۹، eBay استارتاپی به نام بیلپوینت (Billpoint) را، که یک سرویس انتقال پول همتا به همتا بود، با هدف ارائه بیلپواینت به عنوان راهحل پرداختی یکپارچه برای سایت خود خریداری کرد.
با این حال، پیپال به سرعت در حال خرید سهام کاربران جدید بود (طبق برخی گزارشات، با سرعت ۷ تا ۱۰ درصد در روز) و بیلپوینت تلاش میکرد تا سرعتش را حفظ کند. بهرغم مشارکتهای برجسته بیلپوینت با برندهای مالی مانند ولز فارگو (Wells Fargo) و ویزا (Visa) و تلاشهای مختلف برای گسترش راهحل، پی پال شروعی سریع و اثرات شبکهای غیرقابلانکاری داشت که منجر شد بیلپوینت و eBay پول زیادی از دست بدهند.
پرداخت
پیپال در فوریه سال ۲۰۰۲، با ۱۳ دلار برای هر سهم، تبدیل به شرکت سهامی عام شد ( از دو عرضه اولیه سهامش تا به امروز) و مجموع ۱۶ میلیون دلار جمعآوری کرد. فقط پنج ماه بعد، eBay تلاشهای خود برای پرداخت را متوقف و موافقت کرد تا سهام پیپال به ارزش ۱/۴ میلیارد دلار را بخرد و بیلپوینت را تعطیل کند. در زمان خرید، پیپال ۷۰ درصد از پرداختهای الکترونیکی eBay را انجام میداد و بیش از ۱۵ میلیون کاربر داشت.
دوازده سال بعد (که شامل تعدادی از خریدهای استراتژیک پیپال میشد که در ادامه درموردشان بحث شده است)، در سال ۲۰۱۵، eBay اعلام کرد که این دو شرکت برای تمرکز روی بازارهای مخصوص به خود، سهامشان را قسمت خواهند کرد. این بازارها بازتابی از چشمانداز رقابتی بودند که به دلیل کاهش بازده مشارکت و تقاضای سهامداران در حال تغییر بودند. به گزارش بازار سهام، این تقسیم، خبر بسیار خوبی برای پیپال بود، اما برای eBay اینطور نبود. با انجام ارزیابی پس از عرضه اولیه مشخص شد که سهام پی پال، ۱۳ میلیارد دلار بیشتر از مالک قبلیاش بدست آورده بود.
خرید سهام و نوآوری
در برخی موارد، پیپال نمونه این مثل قدیمی است که اگر به اندازهای قوی نیستی که رقیبت را شکست بدهی، بهتر است با او متحد شوی یا حداقل سهامش را بخری. اگرچه بسیاری از اصول اساسی چشمانداز پرداخت، در اثر مرور زمان ارزش خود را ثابت کردهاند، اما تعدادی از شرکتها که بعضی از بزرگترین تغییرات را رقم میزدند اکنون تحت حمایت پیپال قرار گرفتهاند. امروزه پرداختهای همتا به همتا شامل موارد بیشتری از پرداختهای بین خریداران و فروشندگان در eBay میشود؛ طبق گزارش سالانه پیپال در سال ۲۰۱۵، ماموریت تعیینشده این شرکت ” دموکراتیک کردن جنبش و مدیریت پول ” است.
در سال ۲۰۱۳، پی پال سهام برینتری (Braintree) را خرید. برینتری یک درگاه پرداختی بود که پرداختهای آنلاین و تلفنی را برای خریداران یکپارچه میکرد. هنگام پرداخت در پیپال، کاربران به یک صفحه جدید هدایت میشوند تا اطلاعات کارت خود و یا حساب پیپال را وارد کنند. این کار، با دور کردن خریدار از وبسایت یا برنامه فروشنده، مشکلی که با افزایش گوشیهای همراه وخیمتر شده است، سطحی از اختلاف ایجاد کرده است. با این حال، برینتری به طور مستقیم در سایت یا برنامه تاجر ادغام میشود و به تجار اجازه میدهد تا کارتهای پیپال، پرداخت اپل (Apple Pay)، پرداخت اندروید (Android Pay)، ونمو (Venmo) و بیتکوین (Bitcoin) را از طریق صندوق محل پرداخت تاجر قبول کنند.
برینتری، به سهم خودش، سهام شرکت پرداخت همتا به همتای ونمو را در سال ۲۰۱۲ خرید. بنابراین پیپال اکنون مالک ونمو نیز هست. تا همین اواخر، ونمو فقط قابلیت پرداخت بین مصرفکنندگان شخصی را فراهم میکرد و از این معاملات سودی بدست نمیآورد. در عین حال گزارشها حاکی از این است که ونمو در جذب پیپال برای خرید سهام برینتری در درجه اول نقش مهمی داشته است.
استراتژی پیپال در اینجا روشنتر میشود. پیپال در اوایل سال ۲۰۱۶ اعلام کرد که ونمو بطور آزمایشی شروع به پرداخت هزینههای تجاری برای معاملات خاص خواهد کرد. اکنون، تجار برگزیده با استفاده از برینتری، از طریق ونمو قادر به پرداخت در ایالات متحده و در برخی از پلتفرمهای معین موبایل هستند و به عنوان تاجر با استفاده از حساب پیپال سنتی هزینههای یکسانی را پرداخت میکنند. از دیدگاه تاجر، پذیرش ونمو بدلیل ماهیت اجتماعی این پلتفرم، یک ارزش افزوده است: کاربران نه تنها میتوانند ببینند که دوستانشان از کجا خرید میکنند ( که در حقیقت یک نوع تبلیغ اجتماعی است)، بلکه میتوانند پرداختها را بین گروهها راحتتر تقسیم کنند و به اشتراک بگذارند.
در اواخر سال ۲۰۱۵، پیپال سهام زوم (Xoom) را خریداری کرد، سرویسی برای پرداختهای همتا به همتای بینالمللی و حواله که در بازارهای بینالمللی کشورهایی همچون مکزیک، هند، فیلیپین، چین و برزیل محبوب است. ۱۲ ماه قبل از این خرید، مشتریان زوم بیش از ۷ میلیارد دلار، نزدیک به مقدار پرداخت شده توسط کاربران ونوم در سال ۲۰۱۵، از طریق این سرویس پرداخت کردند. این سرویس همچنان مستقل عمل میکند. از نظر استراتژیک، تحت حمایت قراردادن زوم، به پیپال اجازه داد که به سرعت در جغرافیای بینالمللی جدید گسترش پیدا کند و به آن فرصتی داد تا بدون نیاز به ساخت یک محصول جدید داخلی، زوم را به مجموعه خدمات خود اضافه کند.
تغییرات بیشتری ایجاد خواهند شد
در حالی که نوآوری در صنعت پرداخت لزوما مانند نوآوریهای تکاندهنده (مانند ماموریتهای مریخ ، ماشینهای هیبریدی و پروژه ژنوم انسان به ذهن میرسند) نیست، مطمئنا در چندین دهه گذشته اوضاع آن بهبود یافته است. مثلا پرداخت برای خرید در آمازون (Amazon) با چک پستی را تصور کنید. پیپال خود را در مرکز بسیاری از بزرگترین تحولات در روش پرداخت ما قرار داده است، خواه این تحولات اقدامات ضد کلاهبرداری انقلابی، ادغامهای استراتژیک و خرید سهام در یک چشم انداز بسیار رقابتی باشد، یا صرفا اقدامی برای سازگاری با تقاضای بازار در یک لحظه خاص و به موقع باشد. صرف نظر از صنعت، چیزهای زیادی میتوان از توانایی درازمدت پیپال برای سازگاری، خرید و پیشبینی آینده یاد گرفت.
سلام.
دنبال یه درگاه پرداخت مناسب که راه اندازیش آسون باشه می گردم. شما چه درگاهی رو پیشنهاد می کنید؟
سلام
دوست عزیز ما درگاه نکست پی یا nextpay رو به شما پیشنهاد می کنیم