مقایسه انقلاب اینترنت و بلاک چین (بخش ۳): چالشهای روزهای اول
در مراحل اولیه ظهور فناوریهای جدید چالشهایی در مورد مقیاس پذیری، هزینه و آموزش وجود دارد که توسعه برنامههای تحول آفرین و پذیرش آنها توسط جامعه را محدود میکند. با این حال همانطور که در تکامل اینترنت شاهد بودهایم، این چالشها معمولاً در طول زمان حل میشوند و ما باید انتظار پیشرفت تکنولوژیکی مشابهی را برای بلاک چین داشته باشیم.
در این بخش از مقایسه انقلاب اینترنت و بلاک چین ، به چالش های پیش روی این فناوری های انقلابی در روزهای نخستین ظهور آنها میپردازیم. برای مطالعه بخش قبلی این مقاله اینجا کلیک کنید.
مقیاس پذیری و هزینه
تراکنشهای اتریوم در حال انتظار بعد از عرضه بازی CryptoKitties در سال ۲۰۱۷
علیرغم ارتباطات اینترنتی سریع امروزی، اینترنت در روزهای اولیه با چالشهای مربوط به مقیاس پذیری و هزینه روبهرو بود. در ۷ آگوست ۱۹۹۶ سرویس اینترنتی شرکت AOL در پشتیبانی از حجم بالایی از کاربران اینترنت ناکام ماند و به مدت نوزده ساعت غیرفعال شد. در آن زمان آمریکاییها به طور روزافزون از اینترنت استفاده میکردند و AOL در کنار سایر رقبا مانند Prodigy، CompuServe و MSN بزرگترین تأمینکننده خدمات اینترنت در آمریکا بود. خود اینترنت از بین نرفته بود امّا امکان دسترسی به آن موقتاً متوقف شده بود و این مورد برای کسانی که در زندگی روزمره خود عادت به گشتن در اینترنت کرده بودند مشکل بزرگی بود.
این مورد شبیه به رویدادی است که در دسامبر ۲۰۱۷ در مورد بلاک چین اتفاق افتاد جایی که CryptoKitties بصورت لحظه ای حجم تراکنشهای در حلقه بر روی اتریوم را به شدت افزایش داد و شبکه را مسدود کرد. اکثر کاربران نمیتوانستند تراکنشهای خود را از طریق بلاک چین انجام دهند مگر اینکه آنها مایل به پیشنهاد کارمزدهای بالای Gas میبودند که این مورد باعث سردرگمی و پریشانی زیادی در جامعه شد. هر چند که فشردگی بالای شبکه اتریوم باعث شد تا بسیاری از ما پایین بودن مقیاس پذیری تکنولوژی بلاک چین در خدماترسانی به موارد پیچیده را درک کنیم، امّا اینکه اینترنت و بلاک چین به دلیل مقیاس پذیری پایین و در طول روزهای اولیه خود شکست خوردند، تأییدکننده این موضوع است که این فنآوریها در طی فقط چند سال تا حد زیادی برای پذیرندگان اولیه مهم شدهاند و اینکه نیاز به راهحلهای مقیاس پذیری بهتری است تا میزان روز افزون تقاضا و پایگاه کاربری آنها را پشتیبانی کنند.
میانگین سرعت اینترنت و مخابرات موبایل بیسیم در ایالات متحده
هزینههای بالای شبکه و راهاندازی یک استارتآپ در اوایل دوران اینترنت نیز مشابه وضعیت فعلی صنعت بلاک چین است. در آن زمان برای آنلاین شدن نیاز به مودم و خط تلفن بود که تمامی سرویسهای آنلاین آن را از طریق ایجاد یک شبکه ای از مودمهای محلی تأمین میکردند تا افراد بتوانند شمارهگیری را انجام دهند. هزینه محبوبترین سرویس آنلاین در آن زمان یعنی AOL ۹.۹۵ دلار در ماه برای دسترسی به مدت ۵ ساعت به اینترنت، به همراه ۲.۹۵ دلار برای هر ساعت اضافی بود که در مقایسه با استاندارد امروزی بسیار محدودکننده بود. با گذشت زمان، اتصالات پهن باند توسط DSL تأمین شد که سرعت اینترنت را افزایش داد، بطوری که در سال ۲۰۱۴ سرعت اینترنت در مقایسه با سال ۱۹۹۹، ۲۰۰ برابر سریعتر و هزینه آن ۹۰ درصد ارزانتر شده بود. به طور مشابه در طول سالها ما شاهد افزایش سرعت مخابرات موبایل بیسیم از کمتر از ۱Mbps با تکنولوژی ۲G تا ۲۵Mbps با تکنولوژی ۴G بودهایم که این امکان را فراهم آورد تا خدمات جدید مانند پخش موزیک و ویدئو از طریق تلفن همراه عملی و امکانپذیر گردند. در طول زمان محدودیتهای مربوط به مقیاس پذیری و هزینه به تدریج حذف شدند که این مورد اجازه داد تا کاربردهای پیچیده تر و با پهنای باند بالاتر عملی و امکان پذیر گردد.
سرعت تراکنش پروژههای مختلف بلاک چین
ما هنوز در مراحل نخست توسعه فنآوری بلاک چین هستیم و چالشهای مربوط به مقیاس پذیری و هزینه، مانع از عملی شدن موارد پیچیده تر و پایگاه کاربری بزرگتر میشوند. مقیاس پذیری پایین به این معنی است که توسعهدهندگان یا کاربران باید برای کاهش زمان انتظار هزینه بالاتری را پرداخت کنند تا از تراکنش های دیگری که در صف هستند جلو بیافتند. در فوریه ۲۰۱۹ متوسط هزینه تراکنش ها برای اتریوم حدود ۰.۱۳ دلار است که در آن اپلیکیشن های غیر متمرکز (dapps) پیچیدهتر مثل بازیهای داخل حلقه هزینههای تراکنش بالایی خواهند داشت. اگرچه نیاز نیست تا همه فعالیتها داخل زنجیره انجام شود، ولی هنوز نیاز مبرم به بلاک چینی که مقیاس پذیر باشد وجود دارد تا از تعداد رو به رشد اپلیکیشنهای غیرمتمرکز و همه تراکنشهای روزانهی ویزا (Visa ۲۴ هزار تراکنش را در هر لحظه پردازش میکند) که در دفتر کل یکسان قرار دارند، پشتیبانی کند.
پروژههای متعددی وجود دارند که بر روی روشهای مختلف کار میکنند تا سرعت تراکنش بلاک چین را از طریق بده بستانهای متغیر بین مقیاس پذیری، امنیت و تمرکز زدایی افزایش دهند. با راهاندازی اخیر EOS و TRON (به ترتیب با ۴۰۰۰ و ۷۵۰ TPS) توسط mainnet ما شاهد افزایش عرضه اپلیکیشن های غیر متمرکز پیچیده هستیم و انتظار داریم که این روند همچنان ادامه داشته باشد و بلاک چین هایی با مقیاس پذیری بالاتر در این فضا استقرار یابند. به طور کلی راهحلهای مختلف مقیاس بندی که کشف شدهاند مانند ساختارهای دادهای جدید (Sharding، tangle، DAG، Coda و غیره)، راه حل های لایه دوم ( Sidechains، off-chains، hashed-time locks و غیره) و الگوریتمهای توافقی کارآمدتر (POS، DPOS، Casper، Avalanche، Hashgraph و غیره) به تدریج پهنای باند را افزایش داده و هزینه تراکنش ها روی بلاک چین را کاهش میدهند و در نتیجه در طول سالها ارائه موارد و خدمات جدیدی را امکان پذیر میکنند.
کاهش هزینه راهاندازی یک استارتآپ از سال ۱۹۹۹ تا سال ۲۰۱۰ (منبع: Mark Suster)
علاوه بر این ما انتظار داریم که هزینه راهاندازی استارت آپ ها نیز در طول زمان کاهش یابد. در عصر انقلاب اینترنت میانگین هزینه راهاندازی یک استارتآپ نیز در طی چند سال بشدت کاهش یافت و از ۵ میلیون دلار در سال ۱۹۹۹ به ۵۰۰ هزار دلار در سال ۲۰۰۵ و ۵۰ هزار دلار در سال ۲۰۱۰ کاهش یافت. اولین موج کاهش هزینه به علت ظهور پدیده منبع باز (که به این معنا است که هیچ مجوزی برای UNIX، وب سرورها و پایگاه داده Oracle نیاز نیست) و محاسبه افقی (که به این معنا است که نیاز به خرید سرورهای Sun گرانقیمت و حافظه EMC نیست) بود. سپس موج دوم کاهش هزینه به دلیل تکامل رایانش ابری اتفاق افتاد. فناوری که توسط AWS محبوب شد و ذخیره وب (S3)، قدرت پردازش (EC2) و توانایی کم یا زیاد کردن با توجه به ترافیک (مقیاس بندی خودکار) بر روی ابر را فراهم کرد.
مطابق با گزارش گارتنر (Gartner) استقرار اثبات مفهوم یک واحد تجاری بلاک چین هزینه شروعی برابر ۲۷۵ هزار دلار دارد و این مورد میتواند تا چند میلیون دلار افزایش یابد. بسته به بلاک چین (اتریوم، NEO، EOS و غیره) استقرار و کارمزد تراکنش های اپلیکیشن های غیرمتمرکز ساده بر روی بلاک چین های عمومی میتواند هزینه ۳۰-۸۵ هزار دلاری برای شما باشد (جزئیات جالب در اینجا) و افراد بااستعداد در زمینه بلاک چین نیز در حال حاضر کم و گران هستند (به طور متوسط ۱۵۰ هزار دلار). همانند تکامل اینترنت ما انتظار کاهش هزینه راهاندازی پروژههای بلاک چین را نیز داریم، زیرا سرعت تراکنش بلاک چین مقیاس پذیرتر و ارزانتر میشود، و همچنین پلتفرمهای فول استک (full-stack) در سمت واحد تجاری (BaaS hosting — Kaleido، AWS، Azure، Oracle و غیره) پلتفرمهای توسعه (NoOps — Esprezzo)، میان افزار (Omnitude) و ابزارهای توسعه دهنده (Mist، Geth، Truffle، Remix و غیره) بیشتری منتشر و استعدادهای بیشتری به سمت فضای بلاک چین جذب میشوند.
آموزش
یک زمانی ۵۰ درصد از سیدی های تولیدشده در سراسر جهان لوگوی AOL بر روی خود داشتند
آموزش، یک عامل ضروری برای پذیرش تکنولوژیهای جدید توسط افراد، کاهش موانع برای ورود و کمک به ” گذشتن از دوگانگی” است (اصطلاحی است که توسط جفری مور (Geoffrey Moore) مطرح شد). قبل از حالت دوگانگی معمولاً تکنولوژی به عنوان یک مورد خارجی تلقی میشود و پس از گذر از این حالت، استفاده از آن ایمن تشخیص داده میشود. در اوایل دوران اینترنت جان برانت (Jan Brandt ) به عنوان معاون بازاریابی AOL و برای رشد پایگاه کاربری آن استخدام شد. در زمان تحقیقات بازار او متوجه شد که مردم نمیدانند که چطور از رایانه استفاده کنند به عنوان مثال ” فردی یک موس کامپیوتر را گرفت و از آن مانند کنترل از راه دور تلویزیون برای کامپیوتر استفاده میکرد” بنابراین این مهم بود که او به اصول اولیه برگردد. متقاعد کردن مصرفکنندگان در مورد برتری یک سرویس آنلاین بر دیگری به اندازه آموزش خود سرویس آنلاین مهم نبود.
استراتژی بازاریابی که توسط AOL اجرا شد، ارسال دیسکها و سیدیهای آزمایشی برای مردم بود تا افراد مختلف این سیدی ها را تست کنند و نتایج این کار نیز فوقالعاده بود زیرا مردم ثبتنام کرده و کارت اعتباری خود را ارائه میکردند. شرکت AOL در این زمینه سرمایهگذاری زیادی انجام داده بود بطوری که سیدیها در همه جا در صندوقهای پستی مردم، بر روی کامپیوترهای جدید، در مجلات، همراه با اجاره فیلمها و غیره پیدا میشدند و زمانی ۵۰ درصد از سیدیهای تولیدشده در سراسر جهان لوگوی AOL را داشتند. این ابتکار به AOL کمک کرد تا از رقبای خود پیشی بگیرد و در طی چند سال پایگاه کاربری خود را از ۲۰۰ هزار مشتری به ۲۵ میلیون مشتری افزایش دهد. به طور کلی کمپین AOL یک نمونه خوب از یک ابتکار موفق است که به کاهش موانع پذیرش یک تکنولوژی توسط کاربران اولیه که با تکنولوژی آشنایی کمتری دارند، کمک میکند.
بطور مشابه در دنیای رمز ارز ما شاهد اقدامات اولیه زیادی برای آموزش نسل بعدی استفادهکنندگان از کریپتو و بلاک چین هستیم که این کار با کنفرانسهای بزرگی مانند Consensus که یک آموزش گروهی است که توسط Deloitte یا IBM اجرا میشود، آموزش توسعه دهنده مانند آکادمی ConsenSys و آموزش دانشگاهی مانند شبکه آموزشی بلاک چین (ben) انجام میشود. بسیاری از شرکتها نیز در تلاشاند تا توکن ها و یا کیفهای سرد (cold wallets) را در رویدادها و کمپین های بازاریابی مختلف بصورت رایگان به افراد ارائه کنند. اخیراً کوین بیس یک برنامه یادگیری و به دست آوردن کریپتو را راهاندازی کرده است که افراد در ازای تکمیل دورههای آموزشی خود پاداشهایی از نوع رمز ارز دریافت میکنند. در حال حاضر هنوز تعامل با بلاک چین با ناسازگاری های زیادی مواجه است و شامل ریسکهای برگشتناپذیری است که با مدیریت کلید و تراکنش ها همراه است؛ بنابراین نیاز است تا شما در مقایسه با راه حل های قدیمی پرداخت مثل Venmo یا Paypal مقداری دانش پایه ای (کلیدهای عمومی / خصوصی، هزینه های GAS / تراکنش و غیره) داشته باشید. ما هنوز در این صنعت که پذیرش آن توسط افراد در سراسر جهان کمتر از ۱ درصد است تازه کار هستیم و آموزش افراد درباره رمز ارز، بلاک چین و مدیریت کلید برای رشد این صنعت بسیار مهم خواهد بود. شرکتهای بزرگی مانند AOL و کوین بیس (Coinbase) موقعیت مناسبی برای ارائه مشوقهای اضافی از طریق ارائه سیدی های تستی و رمز ارزها دارند تا از این طریق به کاهش موانع ورود و پذیرش بیشتر افراد کمک کنند.
به طور کلی این مسئله غیرقابلانکار است که صنعت بلاک چین پیشرفت چشمگیری در زمینه حل چالشهای مربوط به مقیاس پذیری، هزینه و آموزش در طول دهه گذشته داشته است. اگرچه ما هنوز در این چرخه تکنولوژیکی تازه کار هستیم اما مطمئنیم که بلاک چین به شیوه مشابهی با اینترنت به بلوغ خواهد رسید و به تدریج برای پذیرش همگانی توسط افراد مقیاس پذیرتر، مقرونبهصرفه و عملیتر خواهد شد.