فیسبوک، کریپتوکارنسی و آینده صنعت موبایل
این مقاله به بررسی کارنامه فیسبوک در طی چند سال اخیر پرداخته و با وجود رسواییهای که به بار آورده است، خلاقیت آنها را قابل ستایش میشمارد. در سال 2018 در بحبوحه بحرانهایی که فیسبوک با آنها روبرو شد، آنها دست به یک کار نوآورانه و بزرگ زدند و نخستین گامهای خود را به سوی بلاکچین و ارزهای رمزنگاری شده برداشتند.
در آغاز سال جدید، به جای تمرکز بر صنعت موبایل، میخواهم کمی عمیقتر شوم و به نشانههای تغییر رویه در عرصه فناوری بپردازم. در اینجا میخواهم یک ایده را به شما معرفی کنم. در سال 2018، فیسبوک حرکت خود را به سوی تبدیل شدن به بزرگترین نهاد اثرگذار بر روی کریپتو آغاز کرد و یک پلتفرم موبایلی ساخت که میتواند با ویزا (Visa) رقابت کند و یا حتی شاید یک روز باعث اختلال در خود سیستم بانکداری جهانی شود.
شاید کمی مبالغهآمیز به نظر بیاید، به خصوص که سال 2018 ملالآورترین سال فیسبوک بود. در ابتدا که با درز کردن دادههای کمبریج آنالیتیکا (Cambridge Analytica) به بیرون غافلگیر شد، به دنبال آن افشای قضیه انتشار اطلاعات غلط توسط روسها در خلال انتخابات سال 2016 آمریکا، سواستفاده از پلتفرم فیسبوک در تشویق به اعمال خشونت علیه مسلمانهای روهینگیا در میانمار، و ارائه تبلیغات منفی و واژگوننمایی برای لکه دار کردن اعتبار جورج سوروس (George Soros)؛ رسواییهای بود که یکی پس از دیگری فیسبوک به بار میآورد. نتیجه این رسواییهای پیاپی اثرات منفی بر روی اعتبار فیسبوک داشت، تا جایی که خطر نابودی فیسبوک را تهدید میکرد و پویش #deletefacebook (#فیسبوک_را_حذف_کن) در میان کاربران اینترنت به راه افتاده بود.
در بحبوحه این بحران، فیسبوک یک استارتاپ (startup) داخلی را بدون سروصدا راهاندازی کرد. این استارتاپ بر فناوری بلاکچین و ارزهای رمزنگاری شده متکی بود. در بهار سال گذشته اعلام شد که مدیر فیسبوک منیجر و رییس سابق پیپال (PayPal)، دیوید مارکوس (David Marcus) این پروژه نوآورنه را رهبری خواهد کرد. هشت ماه بعد بیش از 40 نفر در این استارتاپ استخدام شدند، که اکثر آنها نیروهای کارکشته پیپال بودند. فرایند استخدام آنها بسیار محرمانه بود، و نیروهای استخدامشده پیش از اینکه بتوانند اطلاعاتی را در مورد این پروژه به بیرون درز دهند، مجبور به امضای تعهد عدم افشا (NDA) میشدند. مارکوس در تابستان همان سال پست خود را در هیات مدیره کوینبیس (Coinbase) که یکی از بزرگترین شرکتهای فعال جهان در عرصه ارزهای رمزی است، به خاطر «تضاد در منافع» ترک کرد، و میتوان گفت که استارتاپ کمکم در حال جدی شدن بود.
هفته گذشته، فیسبوک به صورت علنی نخستین محصول کریپتوی خود را رونمایی کرد. این محصول یک کوین دیجیتال پایدار (Stablecoin) بود که قیمتش با ارز فیات مشخص میشد و برای پرداختهای اینترنتی در هندوستان به کار گرفته شد. این محصول بر روی Whatsapp فعال گردید که بیش از 200 میلیون نفر کاربر هندی داشت. استراتژی آنها منطقی و متقاعدکننده بود، چرا که هندوستان بیش از 10% از بازار جهانی پرداختهای اینترنتی را در بر میگرفت. این بازار ارزشی بالغ بر 613 میلیارد دلار دارد و پایین آوردن هزینه خدمات تراکنشی و اختلافات موجود در این حوزه و فراهم کردن یک بستر مناسب برای پیوستن کاربران فاقد حساب بانکی به این بازار میتواند یک کاربست عملی و موفق برای این پلتفرم باشد.
میتوان دید که یک اتفاق بزرگتری در حال وقوع است. همانطور که پیش از این گفتهام، فیسبوک به ویچت (WeChat) رشک بسیاری میورزد. ویچت بیش از 600 میلیون کاربر دارد که از خدمات پرداختی ویچت (WeChat Pay) استفاده میکنند و همچنین میلیونها فروشنده و ارائهدهنده خدمات بر روی پلتفرم آن فعالیت میکنند. ویچت به یک پورتال برای داد و ستد موبایلی در سطح جهان تبدیل شده است. همانطور که کنی چان (Connie Chan) از شرکت A16Z میگوید:
کاربران ویچت در چین میتوانند به خدماتی همچون گرفتن تاکسی، سفارش و تحویل غذا، خرید بلیط سینما، انجام بازی، رزرو بلیط هواپیما، ارسال پول به دوستان، ارسال دادههای مربوط به فیتنس ترکر (fitness tracker)، گرفتن وقت دکتر، مشاهده صورتحساب بانکی، پرداخت قبض آب، پیداکردن کوپنها به تناسب موقعیت جغرافیایی، شناسایی موسیقی، جستجوی کتاب در یک کتابخانه محلی، گذاشتن قرار ملاقات با افرادی که در اطراف شما هستند، دنبال کردن اخبار مربوط به سلبریتیها، خواندن مقالات، و حتی کمک به خیریهها و خدمات دیگر همگی تنها در یک اپ دسترسی داشته باشند.
فیسبوک مشتاقانه به دنبال این است که مدل تبلیغاتمحور خود برای کسب درآمد را گسترش دهد و از 2.5 میلیارد کاربر و همچنین آنهایی که اپلیکیش فیسبوک را نصب کردهاند به عنوان برگ برنده استفاده کند و درآمدهای پرداختمحور و تراکنشمحور تولید کند. شروع کار آنها در هندوستان بسیار ایده خوبی بود چرا که آنها یک جمعیت روبهگسترش و بزرگی از کاربران در هندوستان دارند، هیچ رقیب عمدهای مانند ویچت در آنجا حضور ندارد و پلتفرمهای پرداخت جهانی مانند پیپال در آنجا حضور کمرنگی دارند.
تحلیلگران، پیشبینی کردهاند که فیسبوک با این ارز دیجیتال دلارمحور خود به چه چیزی دست پیدا خواهد کرد. آنها با قدم گذاشتن در راه پرداختهای همتا به همتا کم کم فروشندههای آنلاین را به سوی خود جذب خواهند کرد. در ادامه، فیسبوک خواهد توانست کوین/والت خود را به صورت یک گزینه «پرداخت با کوین FB» برای هر فروشنده آنلاینی استفاده کند درست همانطور که یک نفر میتواند وارد حساب کاربری فیسبوک خود شود. در پایان، درست مانند همان کاری که ویچت امروز انجام میدهد، این ارز میتواند به صورت یک گزینه پرداخت یکپارچه برای تاجران آفلاین از طریق کد اسکن QR استفاده شود.
برای آن دسته از کاربرانی که در کشورهای در حال توسعه، استفاده از موبایل را ترجیح میدهند یا تنها از موبایل برای انجام کارهای خود استفاده میکنند، یک کوین پایدار با پایه دلار و یک والت دیجیتال نمیتواند یک سیستم دادوستد موبایلی جهانی به ارمغان بیاورد، اما میتواند یک ذخیره ارزش پایدارتری در مقایسه با ارز فیات محلی باشد. همینطور میتوان تصور کرد که چگونه بالاخره فیسبوک توانست بانک آنلاین خود را برای نسلهای دیجیتالی (native nations) در این اقتصادهای نوظهور آغاز کند.
البته دست یافتن به این هدف، کار بسیار بزرگی است و خیلی طعنهآمیز است که بگوییم برای اینکه ارز دیجیتالی فیسبوک مورد اقبال عمومی قرار بگیرد، به چه چیزی نیاز دارد و در حال حاضر مقدار ناچیزی از آن را در اختیار دارد و آن هم اعتماد است. در اینجا یک چیزی شبیه معضل بالقوه مرغ و تخممرغ پیش میآید. اگر فیسبوک بیشتر درآمد خود را به جای تبلیغات از تراکنشهای انجامشده توسط کاربران به دست بیاورد، میتواند دوباره اعتماد مردم را جلب کند. اما برای اینکه قدم در این مسیر بگذارد باید مردم اندکی به آن اعتماد داشته باشند. همین مساله نشان میدهد که حرکت فیسبوک به سوی بلاکچین/کریپتوکارنسی هم یک حرکت دفاعی و هم یک حرکت هجومی است.
فیسبوک تا به حال دو بار دست به نوآوریهای بزرگ زده است، یک بار وقتی که یک پلتفرم از جنس شبکههای اجتماعی را در عصر کامپیوترهای رومیزی ساخت و بار دوم وقتی که از این پلتفرم به سوی یک مجموعه از اپلیکیشنهای غیرتجاری موبایل حرکت کرد. تبدیل شدن به یک اکوسیستم تجاری موبایل با یک ارز رمزی بومی میتواند سومین اقدام بزرگ این شرکت باشد. علیرغم اینکه افتراهایی که به فیسبوک در طی این سالهای زده شده است، فیسبوک شکست نخواهد خورد. آنها هم سرمایه دارند، هم کاربر دارند و هم یک عده از افراد باهوش را در اختیار دارند که همیشه به دنبال چالش هستند.