تولید ناخالص داخلی چیست (GDP) ؟
در این نوشتار معنا و مفهوم تولید ناخالص داخلی تشریح شده و گزینههای مرتبط با آن، از جمله روش محاسبه، انواع آن، سرانه GDP و غیره بیان شدهاند. همچنین در ادامه، مطالبی درباره تاثیر آن بر اقتصاد و تفاوتهای آن با دیگر موارد مشابه بیان شده است.
تولید ناخالص داخلی (GDP) بهترین راه سنجش اقتصاد یک کشور است. GDP ارزش کل هرچیزی است که توسط همهی مردم و شرکتها در کشور تولید شده است. مهم نیست که شهروندان آن را تولید کرده باشند یا شرکتهایی که مالکیت خارجی دارند. اگر در درون مرزهای کشور قرار داشته باشند، دولت تولید آنان را به عنوان تولید ناخالص داخلی به حساب میآورد.
روش محاسبه تولید ناخالص داخلی
بخشهای تولید ناخالص داخلی به شرح زیر است:
مخارج مصرف شخصی به علاوهی سرمایهگذاری تجاری به علاوه مخارج دولت به علاوه (صادرات منهای واردات)
حالا که اجزای آن را فهمیدیم محاسبه تولید ناخالص داخلی یک کشور با استفاده از فرمول زیر آسان خواهد بود: (C+I+G+(X-M .
انواع GDP
روشهای مختلف زیادی برای سنجش GDP یک کشور وجود دارد. شناخت انواع مختلف و روش بهکارگیری آن اهمیت دارد.
- GDP اسمی: این سنجش خامی است که شامل افزایش قیمت میشود. سازمان تحلیل اقتصادی به طور فصلی GDP اسمی را اندازهگیری میکند. این سازمان با دریافت ماهانه دادهی بهروزرسانیشده، تخمین فصلی را ویرایش میکند. GDP اسمی ایالات متحده در سال ۲۰۱۷، ۱۹.۳۹۱ میلیارد دلار بود.
- GDP واقعی: برای مقایسه خروجی اقتصادی از یک سال به سال دیگر، باید تاثیرات تورم را هم محاسبه کنید. سازمان تحلیل اقتصادی برای این کار، GDP واقعی را محاسبه میکند. این کار با استفاده از شاخص ضمنی قیمت انجام میشود. این شاخص به شما میگوید که قیمتها از سال پایه چقدر تغییر کردهاند. این سازمان شاخص ضمنی قیمت را با GDP اسمی ضرب میکند. سازمان سه نوع تمایز مهم را ایجاد میکند:
- درآمد شرکتها و مردم آمریکایی خارج از کشور در GDP محاسبه نمیشوند. همین امر تاثیر نرخ تبادل و سیاستهای معاملاتی را خنثی میکند.
- تاثیرات تورم حساب نمیشود.
- تنها محصول نهایی محاسبه خواهد شد. مثلا یک تولیدکننده آمریکایی کفش، از بندکفش و دیگر مواد اولیه که در درون ایالات متحده تولید شده است استفاده میکند. تنها ارزش خود کفش محاسبه خواهد شد. بندکفش محاسبه نخواهد شد.
GDP واقعی کمتر از GDP اسمی است. GDP واقعی در سال ۲۰۱۷، ۱۷.۰۹۶ میلیار دلار بود. سازمان تحلیل اقتصادی این GDP واقعی را با قرار دادن سال ۲۰۰۹ را به عنوان سال پایه در جدول تعاملی که جدول ۱.۱.۶ زنجیره دلار تولید ناخالص واقعی داخلی میباشد به دست میآورد.
نرخ رشد: نرخ رشد GDP ، افزایش درصد GDP از یک فصل به فصل دیگر است. این نرخ نمایانگر سرعت رشد اقتصاد یک کشور است. اکثر کشورها از GDP واقعی برای از بین بردن تاثیرات تورم استفاده میکنند. تورم در سال ۲۰۱۷، ۲.۹ درصد بوده است.
سازمان تحلیل اقتصادی مسئول محسابه نرخ رشد اقتصاد ایالات متحده است. این سازمان به طور ماهانه آماره GDP کنونی را منتشر میکند.
سرانه GDP: این بهترین راه برای مقایسه تولید ناخالص داخلی بین دو کشور است. بعضی کشورها چون جمعیت زیادی دارند، خروجیهای اقتصادی بسیاری زیادی دارند. بنابراین برای داشتن تصویری دقیق از آن، باید از سرانه GDP استفاده کرد. این شاخص تولید ناخالص داخلی را بر جمعیت آن کشور تقسیم میکند. این ابزار سنجش خوبی برای شناخت استانداردهای زندگی در یک کشور است. سرانه GDP ایالات متحده در سال ۲۰۱۷، ۵۹.۵۰۰ هزار دلار بوده است.
بهترین راه مقایسه تولید ناخالص داخلی سالانه در بین کشورهای مختلف ، سرانه GDP واقعی میباشد. با این کار تاثیرات تورم، نرخ مبادله و تفاوت جمعیتی از بین میرود.
تولید ناخالص داخلی نمایانگر چه چیزی در اقتصاد است
ابزارهای متفاوت سنجش GDP ،ابزارهای خوبی برای مقایسه اقتصادهای دیگر کشورها و چگونگی تغییر یک اقتصاد با گذر زمان میباشد. وقتی اقتصاددانان در مورد حجم یا اندازه یک اقتصاد صحبت میکنند، منظورشان GDP میباشد. ایالات متحده در سال ۲۰۰۷ جایگاه خود به عنوان بزرگترین اقتصاد جهان را از دست داد.
نرخ رشد، سرعت رشد اقتصادی را نسبت به سه ماههی پیش از آن اندازهگیری میکند. اگر آن اقتصاد تولید کمتری نسبت به سهماهه گذشته داشته باشد، منقبض میشود و نرخ رشد منفی خواهد بود. این نشانهی رکود است. اگر این نرخ در بلند مدت منفی باقی بماند، رکود به سقوط تبدیل میشود. همانطور که رکورد بد است، نرخ رشد خیلی بالا هم به دلیل به وجود آمدن تورم بد است. نرخ رشد ایدهآل چیزی حدود ۲ تا ۳ درصد است.
GDP چگونه بر شما تاثیر میگذارد
GDP بر امور مالی، سرمایهگذاری و رشد شغلی شما تاثیر میگذارد.
سرمایهگذاران به نرخ رشد گوشه چشمی دارند تا درمورد تعدیل تخصیص داراییشان تصمیم بگیرند. آنان نرخ رشد کشور را برای یافتن بهترین فرصتها مقایسه میکنند. بیشتر سرمایهگذاران به خرید سهام شرکتهای کشورهای با رشد سریع تمایل دارند.
بانک مرکزی از نرخ رشد برای تصمیم در مورد اجرای سیاست پولی انبساطی خود جهت مقابله با رکورد، و سیاست انقباضی برای جلوگیری از تورم استفاده میکند. ابزار اولیه آن هم نرخ سرمایه فدرال میباشد.
مثلا فرض کنید نرخ رشد در حال سریعتر شدن است. بانک مرکزی نرخ سود را بالا میبرد تا تورم را از بین ببرد. در این مورد، شما طالب نرخ وام ثابت خواهید بود. شما میدانید که نرخ قابلتغییر وام باعث ایجاد نرخهای بالاتر در سال آینده میشود.
اگر رشد کند یا منفی باشد، باید رزومهکاریتان را ارتقا بدهید چون رشد پایین اقتصادی معمولا منجر به اخراج و بیکاری میشود. این اتفاق شاید ماهها طول بکشید چون مدیران اجرایی برای تهیه لیست اخراج و بستههای خروج به زمان نیاز دارند.
شما میتوانید از گزارش GDP منتشر شده توسط سازمان تحلیل اقتصادی برای مشاهده بخشهای اقتصادی در حال رشد و بخشهای که در رکورد قرار دارند استفاده کنید. میتوانید برای مشاغل موجود در بخشهای در حال رشد درخواست بدهید. حتی در دورهی بحران مال سال ۲۰۰۸، صنایع درمانی به بیشترکردن مشاغل ادامه دادند. این گزارش به شما کمک میکند تا تشخیص بدهید کجا سرمایهگذاری کنید.
تفاوت تولید ناخالص داخلی با تولید ناخالص ملی
تولید ناخالص ملی (GNP) یعنی ارزش هر چیزی که توسط شهروندان یک کشور فارغ از اینکه در کجای جهان زندگی کنند تولید میشود. امروزه بانک جهانی درآمد ناخالص ملی را به جای تولید ناخالص ملی محاسبه میکند که البته تفاوتهای آنان چشمگیر نیست.