بلندپروازی Augur
نوع جدیدی از بازار پیشبینی، در حال آزمایش بر روی محدوده دنیای بدون سانسور، مستقل و شدیدا سودآور است. این همان ماجرای Augur است. اگر میخواهید بفهمید که همین حالا در فضای اینترنت چه اتفاقی رخ میدهد و چرا هزاران توسعه دهنده و میلیاردها دلار خرج وب۳ میشود، Augur نقطه خوبی برای شروع خواهد بود. Augur به وضوح، شباهتی به فیسبوک، گوگل یا توییتر ندارد و احتمالا هرگز نخواهد داشت.
تیم شدیدا هماهنگ کدنویسان در ماه جولای و در طبقه هفدهم هتلی با منظره زیبای لاسوگاس به هم پیوستند. آنها مرکز شرط بندی در آمریکا را به یک دلیل نمادین انتخاب کردند: تیم پیش از آن ۳ سال را صرف ساخت یک بازار پیشبینی جدید با عنوان Augur کرده بود تا به شرطبندان تمام دنیا امکان شرطبندی روی تمام موارد را بدهد.
حالا آنها با آپلود کدهای خود در شبکه اتریوم، در آستانه منتشر کردن آفریده خود به جهانیان بودند. چه جایی بهتر از لاسوگاس برای این لحظه تاریخی وجود داشت؟!
زیر یک لوستر چلچراغ در یک اتاق سوییت پر از جعبههای پیتزا در یک برج بلند در Aria Resort، برنامهنویسان به یک روز زمان نیاز داشتند تا کدنویسی را به پایان رسانده و تمام قراردادهای هوشمند مورد نیاز نرمافزار غیر متمرکز را آپلود کنند! آنها مشکلی با این موضوع نداشتند؛ بعد از سه سال کار با یکدیگر که بیشتر آن هم در خانهای کوچک در سانفرانسیسکو صورت گرفته بود، دیگر مشخص نبود که آیا میتوانند بار دیگر با هم ملاقات کنند یا نه.
قراردادهای هوشمند
قراردادهای هوشمند کدهای کامپیوتری هستند که مجموعهای از دستورالعملها را اجرا میکنند. Daap ها نرمافزارهای غیر متمرکزی هستند که قراردادهای هوشمند را به یکدیگر متصل میکند تا افراد بتوانند با آن تعامل داشته باشند.
این مسئله همان هدف اصلی و بلندمدت بوده است. آنها مشغول ساخت کسب و کار مطمئنی نبودهاند. این موسسه جدید بیشتر شبیه گروهی از افراد در حال ساخت یک فیلم هندی بود. آنها یک پروتکل منتشر می-کردند؛ نرمافزاری که تا ابد در اینترنت به بقای خود ادامه میدهد. و بعد از آن چه؟ آنها همه چیز را رها کرده و به دنبال کار بر روی چیز جدیدی میگردند.
آیا کار آنها هیجانانگیز بود؟ جک پترسن، همبنیانگذار Augur میگوید: “نه هیجان انگیز نبود.”
اما کار آنها هیجانانگیز بود، زیرا مسائل زیادی را درگیر خود کرده بود. در حقیقت، هزاران نفر به مدت ۳ سال در Augur شرطبندی میکردند. ۲۵۰۰ سرمایهگذار ۵.۳ میلیون دلار توکن دیجیتال REP برای توسعه آن تزریق کردهبوند. اگرچه سازندگان آن اصرار داشتند محصول آنها فقط یک “پیشفروش از لیسانس نرمافزار” بوده، این اتفاق در سال ۲۰۱۵ تحت تاثیر یکی از عرضههای اولیه سکه قرار گرفت.
در اولین روزهای پس از آغاز وگاس (Vegas)، Augur نا امید نشد. هزاران کاربر حدود ۱.۵ میلیون دلار در Augur خرید و فروش کردند و ارزش توکنهای دیجیتال REP به حدود ۳۰ دلار رسید. صدها بازار شرطبندی در واسطه Augur رشد و تکثیر پیدا کردند. آیا رئیس جمهور ترامپ بار دیگر رای میآورد؟ چه کسی نیمهنهایی فرانسه بلژیک در جام جهانی ۲۰۱۸ را خواهد برد؟ آیا قیمت اتر از ۵۰۰ دلار در پایان سال جاری بالاتر خواهد رفت؟
اما سپس در عرض یک هفته، Augur به خاک سیاه نشست! فقط افراد کمی از آن به صورت روزانه استفاده میکردند. کاربران از پیچیدگی واسطه شکایت میکردند و متوجه مسائل پوچ و تهی میشدند (آیا خدا وجود دارد؟). از همه بدتر، حضور بازارهای آدمکشی بود که از نظر اخلاقی بحثبرانگیز بودند و برخی از کاربران به نوعی وسوسه میشدند تا برخی از افراد مشهور را به قتل برسانند (اگر میزان شرطبندی روی مرگ او به اندازه کافی بالا بود)! برخی از نشریات خبری اعلام کردند که Augur یک جوک تمام عیار است. یکی از نشریات عبارت “تحریک، ترس و شکست بازار پیشبینی Augur” را تبدیل به تیتر خود کرد.
حقیقت چیزی در میان تمام این مسائل بود.
اگر میخواهید بفهمید که همین الان در فضای اینترنت چه اتفاقی رخ میدهد و چرا هزاران توسعهدهنده و میلیاردها دلار خرج وب۳ میشود، Augur نقطه خوبی برای شروع شما خواهد بود. Augur به وضوح، شباهتی به فیسبوک، گوگل یا توییتر ندارد و احتمالا هرگز نخواهد داشت.
اما Augur نوید شروع یک دستاورد و فناوری بسیار بزرگ را میدهد. یک مثال بهتر برای این مسئله، پرواز برادران رایت در کیتی هاوک است. هواپیمای رایت چیز خاصی نبود، ۳۶ متر وسیله و فقط چند ثانیه پرواز! اما این پرنده پرواز میکرد و چیزی بود که احتمالا به مسئله بزرگی ختم میشد، مگر نه؟!
ویتالیک بوترین که اغلب مردم او را پدرخوانده اتریوم میدانند، طرز فکر مشابهی دارد. اغلب مردم نمیدانند که او یکی از سرمایهگذاران، مشاور و متفکرین Augur بوده است. او میگوید Augur یک طرح موفقیتآمیز بوده: حتی اگر Augur با ۴۵ کاربر به کار خود پایان دهد، باز هم ساخت چنین نرمافزار پیچیده و تبدیل آن به یک سیستم فعال، یک دستاورد بزرگ خواهد بود.
Augur
Augur یک بازار متن باز و غیر متمرکز است. همه میتوانند یک بازار بسازند و به دیگران اجازه دهند تا موافق یا مخالف آن شرطبندی کنند. سپس نتیجه با ناظرین بیطرف تایید شده و این افراد هم بخش کوچکی از بردها را به دست میآورند.
کودکان فورچون (Fortune’s Children)
داستان Augur با جوئی کراگ که در سال ۱۹۹۵ از پدر و مادری پزشک و پرستار، در ناکسویل ایلینوی به دنیا آمد، آغاز میشود. او عاشق شرطبندی، کسب و کار و بیت کوین بود و در سن ۱۳ سالگی، هزاران دلار با شرطبندی در اسبسواری و بازار سهام به دست آورده بود. او این مبالغ را با دقت در اکسل ثبت میکرد.
او در سال ۲۰۱۱ بعد از مطالعه یک مقاله درباره استخراج GPU در وبسایت overclock.net که یک وبسایت سختافزاری بود، درباره بیت کوین نکاتی را یاد گرفت. این مطالب حس اقتصادی او را برانگیخت. او فقط چند گرافیک GPU را به کامپیوتر بازی خود متصل کرد و موفق شد کلی پول از اتاق خوابش به دست آورد!
بیت کوین باعث شد او بعد از یک سال تحصیل در رشته کامپیوتر از دانشگاه پومونای کالیفرنیا خارج شود. او دانشگاه را رها کرد تا نرمافزارهای واسطه بیت کوین را بنویسد. یکی از این نرمافزارها برای خرید اجناس در قالب بیت کوین بود. او زمانی که فهمید مردم نمیخواهند با بیت کوین خرید کنند، دانشگاه را رها کرد.
با این حال علاقه جانبی او باعث شد تا در یک گروه اسکایپ عضو شود و در سال ۲۰۱۴ با بوترین و پترسون بنیانگذاری اتریوم را به عهده بگیرد. پترسون در آن زمان یک مهندس و بیوفیزیست ۳۲ ساله بود که روی پروژه شخصی خودش که استارت آپی با عنوان دیفی (Dyffy) بود کار میکرد.
پترسون در سال ۱۹۸۲ به دنیا آمد و در آتلانتا، ژورژیا بزرگ شد. بر خلاف کراگ، او هرگز یک قمارباز نبود. او حتی به پول هم علاقه چندانی نداشت. او ۱۰۰ بیت کوین داشت که تصادفا آنها را از هارد خود پاک کرده بود! اگرچه این ۱۰۰ بیت کوین او را به سادگی ثروتمند میکردند، اما او هرگز افسوس نخورد.
اما او فکر میکرد Intrade، یک بازار پیشبینی که در سال ۲۰۱۳ بسته شد، شدیدا عالی و جذاب است. مشخص نشد چه علتی باعث بسته شدن Intrade شده، شرکت اعلام کرد که به واسطه بیقانونیهای مالی، آنها را مجبور به بستن کردهاند. باقی افراد علت را در قانون اساسی آمریکا میدانستند که استفاده مردم و حضورش در بازار آمریکا را ممنوع میکرد.
در هر صورت، پترسون به یاد میآورد که شدیدا میخواسته Intrade مثل بیت کوین شود. او میگفت اگر استفاده از بازار پیشبینی در شبکهای مستقل و جهانی از کامپیوترها صورت بگیرد، هیچ علتی برای شکست آن وجود نخواهد داشت. در این صورت تاجران میتوانستند به خرید و فروش خود ادامه دهند.
دانشمند اتریوم
بوترین که کراگ او را دقیقا یک “فرد با ارزش افزوده” توصیف میکند، جرقه اولیه را میزند. سال ۲۰۱۴ بود و اختراع او، اتریوم به عنوان جایگزین برنامهپذیری برای شبکه بیت کوین ظهور کرد. او با قراردادهای هوشمند که قراردادهایی دیجیتالی برای محقق کردن خود به صورت الگوریتمی هستند، به دنبال راهحلی برای رفع یک مشکل، بدون دخالت انسانی بود. مقابل او فقط یک مشکل وجود داشت: اگر انسانها نباشند، چه چیزی میتواند تحقق شرایط یک قرارداد را تایید کند؟
بوترین توضیح میدهد: بلاک چین چیزی خارج از دنیا نمیداند. او نمیداند که چه زمانی است، دما چند است. برای کار کردن قراردادهای هوشمند پیچیده، باید این اطلاعات را در جایی ذخیره کنید. این همان مشکل اوراکل است.
اوراکلها
اوراکلها دادههای خارج از زنجیره را گرفته و آنها را بر روی یک بلاک چین، قابل استفاده میکنند. این مسئله به قراردادهای هوشمند امکان محقق شدن خود به خودی در صورت وجود شرایط را میدهد.
بوترین طی تحقیقاتش به یک پایاننامه مشهور پرینستون برخورد کرد. این پایاننامه درباره بازارهای پیشبینی و محدودیت دفاتر سفارش بود. به جز این، یک مقاله توسط پاول اشتورک یک متخصص آماری در دانشگاهYale در رابطه با جزییات پروتکلی با عنوان Truthcoin هم وجود داشت که نظر بوترین را جلب کرد. هر دو مقاله از وظایف قراردادهای هوشمند حمایت میکردند و با ایجاد ارتباط انسانی با کد، مشکل اوراکل شبکههای غیر متمرکز را حل میکردند. از نگاه آنها، نوع جدیدی از بازار پیشبینی بر روی این قراردادهای هوشمند اجرا میشود که پرداختها را به صورت خود به خود و بدون نیاز به شخص واسطه صورت میدهند (چیزی معادل نقش دلالهای شرطبندی). به همین خاطر بوترین یک طرح اولیه برای Schellingcoin شبیهسازی کرد که کار نسبتا مشابهی را انجام میداد.
بوترین با الهام از تقسیمات اجتماع بیت کوین که آن را “حرکت مارپیچی به سوی جنگ داخلی” در تفاوتهای فنی میداند، مقالهای را منتشر کرد و امیدوار بود بتواند با آن مشکل اوراکل را حل کند. هدف دیگر بوترین از این مقاله، ایجاد نوع جدیدی از مدل “روی زنجیره” بود که شبکه نوظهور اتریوم بتواند آن را بپذیرد. او فکر میکرد چنین سیستمی کاربران را تشویق میکند تا تفاوتهایشان را کنار گذاشته و به جای حرف زدن، از پول خود استفاده کنند.
طرحهای اولیه Schellingcoin و Truthcoin علاقه پترسون، کراگ و همچنین جو کاستلو، سرمایه گذار پشتیبان استارت آپ دیفی پترسون را هم جلب کرد. کاستلو در تعطیلات خستهکننده مالدیو به سر میبُرد، Truthcoin را بارها و بارها مطالعه کرد و شدیدا عاشق ایده ساخت نسخه پیشرفته آن شد. او در آن زمان متوجه شد که Augur میتواند از نرمافزارهای واسطهای که برای او هم سودآوری بالایی دارند، پشتیبانی کند. پترسون و کراگ میخواستند پروژه را به دست بگیرند و کاستلو با تزریق ۱ میلیون دلار به آنها کمک کرد (البته پترسون به نصف این مبلغ نیاز داشت). بوترین و جرمی گاردنر، میلیاردر بیت کوینی هم سرمایه گذاری کردند.
پنیهایی از بهشت
پس کراگ، پترسون و ۲ مشاوری که سرمایه گذاری کرده بودند، یک وایت پیپر (White Paper) درباره نحوه اجرای پروتکل نوشتند. آنها نام پروژه را به خاطر غیبگویان رومی که آینده را با تماشای الگوی پرواز پرندگان پیشبینی میکردند، Augur گذاشتند. لوگوی آنها یک هرم با سه نقطه همگرا به سمت چشم ایزدی بود.
آنها برای شروع یک نسخه آلفا بر روی شبکه بیت کوین ساختند. هرچند بوترین از آنها خواست تا برای سادگی بیشتر، آن را بر روی اتریوم بسازند. آنها هم این کار را کردند و برایشتان سادهتر هم بود. در عرض چند ماه، آنها یک نسخه اولیه فعال بر روی اتریوم، با عنوان تستنت داشتند. تستنت دسر Jornada del Muerto نرمافزارهای غیر متمرکز بود که میتوانستند از آن برای فروش پروژه به سرمایهگذاران عمومی استفاده کنند.
برای یک دوره ۴۵ روزه بین آگوست تا سپتامبر ۲۰۱۵، آنها ۱۱ میلیون توکن REP به ازای ۶۰ سنت برای هر توکن فروختند و ۲۰ درصد کل مبلغ را برای خود پسانداز کردند. هدف آنها از فروش این توکنها، ارائه انگیزه مالی اندک به دارندگان توکن REP Augur بود.
سپس این دارندگان در نقش خود به عنوان خبرنگاران، به عنوان اوراکل Augur فعالیت میکردند و برای کسب REP بیشتر، روی نتایج رویدادهای صرافی نظر و رای میدادند. البته این موضوع فقط هنگامی برایشان رخ میداد که افراد صادقی بودند. اگر خارج از حد نظر میدادند، جریمه شده و REP از دست میدادند. دارندگان REP 50 درصد تمام کارمزدهای خرید و فروش Augur را در اختیار داشتند و نصف دیگر مبلغ به سازندگان بازاری تعلق میگرفت (آنها تا افزایش حیرتآور قیمت بیت کوین در سال ۲۰۱۷ متوجه نشدند که REP هم میتواند رشد چشمگیری داشته باشد و سود زیادی به دارندگان بدهد).
مزایده آنها به طرز حیرتانگیزی عالی پیش رفت! در همان ماه، بازار سهام چین شکست خورد و IPOهای سنتی در کسب سود با مشکل مواجه شدند. با این حال، آگور با ایدههای آزمایشنشده ۱۹ صفحهای خود، موفق شد ۵.۳ میلیون دلار جمع کند. این در حالی بود که هیچ کمکی از سرمایهداران بزرگ، بانکها یا هیچ واسطه شرکتی هم به آنها نرسید!
کراگ به یاد آوردن این مسئله را با واژه شگفتزده دلپذیر توصیف میکند. شگفت زده دلپذیر؟ او میگوید: من به طور دلپذیری شگفتزده شدم
اما بوترین به طرز دلپذیری بیتفاوت بود. او احساس خود را اینگونه توصیف میکند: “هوم!”
آیا او حداقل حس افتخار نداشت؟! الگوریتم او موفق شده بود و به دنبال جایگزین مناسبی میگشت. اما نتیجه فقط همین بود: “هوم!”
قیمت جاودانگی
این پول همراه با بخشی از توکنهای REP تیم که برای خودشان ذخیره شده بود، میتوانست موسسه پیشگویی (Forecast Foundation) که یک موضوع بدون سود بود را سر پا نگه دارد.
این موسسه میتوانست چکهای تیم را بنویسد، از توسعه Augur پشتیبانی کند و به بیان کاستلو، همه چیز را زنده و خوب نگه دارد. با این حال از نظر عملکردی قدرت بالایی نداشت.
این همان موضوعی است که باعث ضعف وب غیر متمرکز میشود. شرکتها مجبور هستند تا کنترل محصولاتشان را از دست داده و خود را از حالت واسطه خارج کنند. همچنین موسسه پیشگویی قدرتی نداشت و ندارد تا Augur را بسته یا حتی آن را بهبود دهد. بهروزرسانیهای واسطه Augur برای کاربران، همانند شبکه بیت کوین فقط به صورت اختیاری خواهد بود. برای مراقبت از موسسه در مقابل قوانین و جرائم در صورت سوء استفاده از Augur، (بازارهای آدمکشی را مطالعه کنید)، موسسه هیچ سودی از بازارهای Augur دریافت نخواهد کرد.
با این حال این موضوع دو طرفه است. از آنجایی که موسسه هیچ سودی از خود پلتفرم Augur به دست نمیآورد، این سرمایهها به اضافه سرمایههای تزریقی اولیه، پروژه را تا پایان پیش خواهند برد. پترسون میگوید اگر این سرمایهها به پایان برسند، موسسه نمیتواند به کارمندان خود دستمزد داده و آنها باید توسعهدهندگان داوطلب را به کار بگیرند.
با این وجود خود پروتکل Augur از شکستهای درون موسسه، حتی به صورت ناقص، جان سالم به در خواهد برد. بوترین میگوید: “اگر موسسه پیشگویی از بین برود، بهروزرسانیهای آتی هم وجود نخواهد داشت.” دقیقا مثل اینکه BMW از بین برود، اما برخی از خودروهای نیمهکاره همچنان تولید شوند.
اما کاستلو همچنان فکر میکند که میتوان یک شکست را تغییر داد: او با بیان این که ورزش و اقتصاد دو بخش نزدیک به هم هستند، میگوید: “Augur میتواند اطلاعات نظری ارزشمند برای هر بازاری که مردم در آن پیشبینی میکنند، فراهم کند.”
او میگوید نرمافزارهای واسطهای که پیشبینیهای مطمئنی را به قماربازان میفروشند و افرادی که سهام خرید و فروش میکنند، میتوانند بازده قابل توجهی به همراه داشته باشند: بازارهای پیشبینی که بر اساس دانش جمعی استوار هستند، هنگام حدس زدن آینده، دقیقا به هدف میزنند!
کد بلند مدت برای پیشبینی
تیم اصلی توسعه که از کراگ، پترسون و دو شخص دیگر با نامهای کریس کالدرون و اسکات لئونارد تشکیل شده، برای رسیدن به محصول نهایی، به سه سال زمان نیاز دارد.
اغلب اعضای تیم از جمله کراگ در چیزی با عنوان زیرزمین بیت کوین (Bitcoin Basement) (یک هاتاسپات رمزنگاری در سانفرانسیسکو که مشاور آنها گاردنر هم در آن حضور داشته) زندگی و کار کردهاند. پترسون اینگونه به یاد میآورد که زیرزمین، چندشناک بوده است! سه اتاق خواب و یک دستشویی برای ۶ نفر، که هیچکس آن را تمیز نمیکرد. پترسون میگوید: “دستشویی را حداقل به طور مرتب تمیز نمیکردیم.” او در آن زمان در اورگان زندگی میکرد و هنگام ملاقات، خیلی مودبانه از هیئت مدیره عذرخواهی کرد و در خودروی خود خوابید. آنها قصر رمزنگاری که خانه روی زمین بعدی آنها بود را بهتر حفظ میکردند. اما نه آنقدر بهتر از خانه قبلی!
تیم برنامهریزی کرد. آنها نسخه آزمایشی را در سال ۲۰۱۶ منتشر کردند اما خیلی تکمیل نبود. در تابستان ۲۰۱۷، آنها نقطهضعفی پیدا کردند که از آن هکرها میتوانستند پول کاربران در قراردادهای هوشمند که Augur برای پرداختهای اتوماتیک، شدیدا به آن وابسته بود را قفل کنند. کراگ میگوید: “هر کسی که در این قراردادهای هوشمند پولی داشت، ممکن بود تمام آن را برای همیشه از دست بدهد.” تیم باید کد را از Serpent به Solidity که یک زبان برنامهنویسی بدون ضعف محسوب میشود، منتقل کند. این موضوع باعث شد تا آغاز و انتشار یک سال به تعویق بیافتد. سرمایهگذاران بیقرار شده بودند. چرا انتشار انقدر طول کشیده بود؟
اما Augur به آرامی جان گرفت.
مسائل اولیه
انتشار Augur به خوبی پوشش داده شد. هزاران کاربر به شبکه هجوم آوردند و تعداد آنها به حدی رسید که از سال قبل و سقوط شبکه اتریوم توسط CryptoKitties مشاهده نشده بود. بیشتر ۱.۵ میلیون دلار خرید و فروش شده در بازارهای مرتبط با جامجهانی و دیگر بازارها با سرعت بسیار خطرناکی تکثیر و رشد کرد. اما این آتشبازی خیلی زود به پایان رسید.
بدگویان و مخالفان Augur، مسئله را به واسطه ضعیف و بیکیفیت، تکثیر بازارهای پوچ، کارمزدهای بالای خرید و فروش و بهای بسیار پایین توکن REP ربط دادند. ارز رمزنگاری شده که با ۳۲ دلار خرید و فروش میشد و خبرنگاران Augur را تطمیع کرده بود، به حدود ۱۲ دلار رسید.
کراگ میگوید تمام این موارد منطقی هستند. او توضیح میدهد: “ما میدانستیم که استفاده از Augur گران و کند بوده و UX بسیار بدی خواهد داشت.” پترسون اضافه میکند: “افراد انتظارات غیر واقعبینانهای از اولین نسخه داشتند.” Augur یک محصول ۱.۰ است. Augur ۲.۰ که به زودی منتشر میشود، مشکلات فنی ذکر شده در ردیت با عنوان لیستآرزوها را برطرف خواهد کرد (بهروزرسانی جدید، Augur را با DAI هماهنگ خواهد کرد. DAI یک استیبل کوین همراه با دلار است که از افت ارزش سرمایه تاجران جلوگیری خواهد کرد).
مشکلات اساسی دیگری هم وجود دارد. پاول اشتورک، متخصص آماری یِل که مقاله Truthcoin را نوشته و الهامبخش بوترین شده بود، در پایان سال ۲۰۱۵ در مقالهای از پروژه شدیدا انتقاد کرد. مقاله او تمام ایرادات ممکن را جمعآوری کرده بود (موسسه هم در یک درگیری قانونی ۱۵۲ میلیون دلاری با شریک سابق کاستلو، مت لیستونِ توسعهدهنده که اشتورک از او حمایت میکرد، قرار گرفت).
ویل جنینگز، مدیر رسانهای PredictIt که رقیب Augur محسوب میشود، میگوید که Augur هرگز مشکل اوراکل را حل نکرده. او میگوید افراد به سادگی انتخاب دیگری انجام میدهند و منبع قابل اطمینانی برای حقیقت نیستند. برای مثال چه اتفاقی میافتد اگر مذهبیهای متعصب، شبکه را دزدیده و به طور جمعی رای دهند که “خدا واقعی است” تا سودها فقط به افراد با ایمان برسد؟! (اگرچه ۹.۸۳ دلار در بازار به این معنا است که چنین اتفاقی به این زودیها رخ نخواهد داد).
کراگ آسیبپذیری Augur به دستکاری و کلاهبرداری را ممکن میداند. او کاملا تایید میکند که سیستم بینقص نیست. این یک فناوری جوان است. او میگوید مردم فکر میکردند که نسل اول آیفون یک فناوری بیارزش باشد. اکنون به نتیجه آن نگاهی بیاندازید.
اما در هر صورت او و پترسون از Augur جدا شدهاند.
اگرچه کراگ نقش خود به عنوان مشاور را حفظ کرده، اکنون به صورت تمام وقت به عنوان مدیر صندوق تامین در Pantera Capital فعالیت میکند. او حتی دیگر از ایمیل Augur خود هم استفاده نمیکند. اما پترسون به عشق سابق خود، بیوفیزیک بازگشته است.
و چرا آنها Augur را ترک کردند؟ آنها کسب و کاری ایجاد کردند که نتیجه ساده و پایانی آن، بدون مدیر بودنش است. بنابراین آنها میتوانند سبکبال و بیدردسر باقی تیم توسعه را ترک کنند تا با باقی پول بهدست آمده از فروش توکنها به زندگیشان ادامه دهند. و خروج آنها به گونهای، شکفتن نهایی و در واقع همان غیر متمرکزسازی کامل محسوب میشود؛ سازندگان یا واسطههای اصلی Augur از روى وطیفه شناسى خود را حذف میکنند.
و مغز متفکر Augur، بوترین است؟ او کل ماجرا را به عنوان یک ریسک و قمار بزرگ و کیهانی که هنوز به سود خود نرسیده قلمداد میکند: “ادعای ما این است که اگر نرمافزارهای بلاک چین را قابل استفادهتر کنیم، مردم از آن استفاده خواهند کرد.”
حالا آیا این قمار به سود خواهد رسید؟ به آن کمی زمان دهید: یک دهه بعد از کیتیهاوک، اولین هواپیمای تجاری به آسمانها فرستاده شد. پایگاه کاربری کوچک Augur باعث افزایش بهای Augur نمیشود. اما همچنان در آن شرطبندی صورت میگیرد.