اندیکاتور چیست؟ آموزش اندیکاتور ها و اسیلاتور ها در تحلیل تکنیکال
اندیکاتور چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟ در این مقاله قصد داریم مفهوم اندیکاتورهای تکنیکال را تشریح کنیم. و چگونگی بهکارگیری آنها در تحلیل تکنیکال را به شما بیاموزیم. از دیگر نکات عنوان شده در این مقاله میتوان به توضیح انواع اندیکاتورها و تفاوت آنها با اسیلاتورها اشاره کرد. بنابراین برای یادگیری مفهوم اندیکاتورها و چگونگی تفسیر صحیح سیگنالهای آنها، در این مقاله با ما همراه باشید.
اندیکاتور ها (indicators) ابزارهایی هستند که برای بررسی وضعیت فعلی بازار و پیشبینی آینده آن به معاملهگران کمک میکنند. اندیکاتورها این کار را از طریق فرمولهای ریاضی و محاسبات آماری منحصربفرد خود انجام میدهند. هر اندیکاتوری بنا به کارایی خود، از اطلاعات خاصی استفاده میکند. برای مثال برخی از اندیکاتورها تنها قیمت دارایی در هنگام بسته شدن بازه زمانی را در نظر میگیرند. و برخی دیگر از آنها عوامل دیگری مانند حجم را نیز دخیل میکنند.
اندیکاتورها همچنین آنالیزهای خود را در بازههای زمانی مشخصی انجام میدهند (بعنوان مثال تغییرات قیمت در ۲۰ روز گذشته). این موارد بستگی به موضع اندیکاتورها نسبت به تحلیل تکنیکال و فرمول بهکاررفته در آنها دارد. زمانی که قیمتهای مختلف در این فرمولها قرار میگیرند، مقداری حاصل میشود که در قالب یک نقطه قابلنمایش است. اتصال نقاط مختلف اندیکاتورها به یکدیگر نموداری را شکل میدهد، که همان نمودار اندیکاتور است. نمودار اندیکاتور در کنار نمودار اصلی قیمت (و در بالا یا پایین آن) نمایش داده میشود. این اتفاق مقایسه بین دو نمودار اندیکاتور و قیمت را ممکن میکند.
با استفاده از اندیکاتور های تحلیل تکنیکال به چه اطلاعاتی دست پیدا میکنیم؟
یک اندیکاتور دیدگاه جدیدی را برای تحلیل بازار و قیمتها به شما ارائه میکند. برخی از این اندیکاتورها مانند میانگین متحرک یا MA از فرمولهای سادهای بهره میبرند. و به همان نسبت، درک عملکرد آنها نیز راحتتر است. برخی دیگر از آنها مانند استوکستیک (Stochastics) بر پایه فرمولهای پیچیدهتری بنا شدهاند. بنابراین درک عملکرد آنها نیز با سختی بیشتری همراه است.

اما در هر دو صورت، اندیکاتورها اطلاعات مفیدی را در اختیار کاربران قرار میدهند. برای مثال اندیکاتور میانگین متحرک که یک اندیکاتور روند است، برای داراییهای پرنوسان به شدت مفید است. در داراییهای پرنوسان، نمودار قیمت تغییرات زیادی را نشان میدهد. و از همین رو، تشخیص روند اصلی قیمت با مشاهده این نمودار مشکل است. اندیکاتور MA نویزها و نوسانات بیتأثیر را کنار میگذارد و روند قیمت را به شکل واضحتری نمایش میدهد. با این وجود برای درک بهتر کارکرد اندیکاتورها، باید ابتدا با انواع آنها آشنا شوید.
اندیکاتورها چه انواعی دارند؟ دستهبندیهای اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال
اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال به چهار دسته کلی اندیکاتورهای روند، اندیکاتورهای مومنتوم، اندیکاتورهای حجم و اندیکاتورهای نوسان تقسیم میشوند. هر یک از این دستهبندیها کارکرد خود را داراست و برای اهداف متفاوتی مناسب است. در این قسمت انواع اندیکاتورها را معرفی خواهیم کرد و مثالهایی را برای هر یک ارائه خواهیم نمود.
اندیکاتورهای روند (Trend Indicators)
اندیکاتورهای روند همانطور که از نامشان پیداست، روند حرکت قیمت را برای تریدرها مشخص میکنند. ممکن است فکر کنید روند قیمت را با نگاه کردن به نمودار قیمت میتوان تشخیص داد. و نیازی به استفاده از اندیکاتور برای این کار نیست. اما در حقیقت این گونه نیست. در برخی مواقع نوسانات قیمت به قدری زیاد است که تشخیص روند با مشاهده نمودار قیمت ممکن نیست. در این مواقع، اندیکاتورهای روند به کمک شما میآیند. اندیکاتورهای روند نوسانات مقطعی و بیتأثیر را لحاظ نمیکنند. و با بررسی نوسانات تأثیرگذار، روند اصلی قیمت (صعودی یا نزولی) را نمایش میدهند. البته ممکن است که این اندیکاتورها نیز نتوانند یک روند مشخص را نمایش دهند. و تغییرات قیمت از روند نمایش داده شده توسط آنها پیروی نکند. در این شرایط، اینگونه نتیجهگیری میشود که روند خاصی در جریان نیست و قیمت صرفاً در حال نوسان است.
از شناختهشدهترین اندیکاتورهای روند میتوان به اندیکاتورهای MA ، MACD و Parabolic SAR اشاره کرد.
در تصویر زیر، نمودار میانگین متحرک یا همان MA 50 روزه اعمال شده است. خط آبی رنگ همان نمودار MA است. در قسمتی که با مستطیل جدا شده است، مشاهده میکنید که نمودار MA توانسته روند صعودی را نمایش دهد. در عین همه نوسانات موجود، نمودار MA بعنوان یک خط حمایت عمل کرده. و قیمت از آن پایینتر نرفته است.

اما در مستطیل نمایش داده شده در شکل زیر، نمودار MA روند مشخصی را نمایش نداده است. چرا که قیمت به دفعات زیاد به زیر این نمودار تنزل کرده و حمایت آن را شکسته است. در این شرایط میتوان نتیجهگیری کرد که یک روند صعودی لزوماً در کار نیست و قیمت دچار نوسان است.

درباره اندیکاتور MA بیشتر بخوانید:
اندیکاتورهای مومنتوم (Momentum Indicators)
اندیکاتورهای مومنتوم به انواعی گفته میشود که شتاب حرکت آغاز شده را میسنجند. مومنتوم در علم فیزیک مقداریست که هم دارای ارزش و هم جهت است. جهت مومنتوم بوسیله مثبت یا منفی بودن ارزش آن تعیین میشود. همین مفهوم در تحلیل تکنیکال نیز بهکار برده میشود. اندیکاتورهای مومنتوم نرخ ریزش یا افزایش قیمت داراییها را میسنجند. و قوت و ضعف این قیمتها را به ما نمایش میدهند.
از شناختهشدهترین اندیکاتورهای مومنتوم میتوان به RSI ، CCI و Stochastic اشاره کرد.
برای مثال اندیکاتور RSI، در بازه صفر تا صد نوسان میکند. بنابراین RSI دارای مقادیر منفی نیست. نزدیک شدن RSI به صفر از احتمال آغاز روند صعودی خبر میدهد. و همچنین نزدیک شدن آن به صد هشداری برای آغاز روند نزولیست. از سیگنالهای مطرح اندیکاتورهای مومنتوم میتوان به سیگنال اشباع خرید و اشباع فروش اشاره کرد. منطق این سیگنالها این است که وقتی قیمت بیش از حد افزایش مییابد، دارایی به اشباع خرید نزدیک میشود. به این معنی که احتمال میرود این روند صعودی در نقطهای اشباع شده و روند نزولی آغاز شود. عکس این مسئله نیز صادق است. از همین رو RSI بین ۷۰ تا ۱۰۰ سیگنال اشباع خرید (Overbought) را صادر میکند. و RSI بین صفر تا ۳۰ نشاندهنده اشباع فروش (Oversold) است.
درباره اندیکاتور RSI بیشتر بخوانید:
احتمالاً متوجه شدهاید که تفاوت بارز اندیکاتورهای مومنتوم با اندیکاتورهای روند، قدرت پیشبینی اندیکاتورهای مومنتوم است. اندیکاتورهای روند در واقع روند فعلی قیمت را بررسی میکنند. حال آن که اندیکاتورهای مومنتوم به تریدرها در پیشبینی رفتار آینده دارایی کمک میکنند. از همین رو اندیکاتورهایی مانند RSI و CCI (که هر دو مومنتوم هستند) را اندیکاتورهای پیشرو یا leading میخوانند. و اندیکاتورهایی مانند MA ، پیرو یا lagging خوانده میشود. در خصوص دستهبندی پیشرو و پیرو اندیکاتورها در قسمتهای بعدی این مقاله صحبت خواهیم کرد.
اندیکاتورهای حجم (Volume Indicators)
اندیکاتورهای حجم همانطور که از نامشان پیداست، علاوه بر قیمت فاکتور حجم را نیز لحاظ میکنند. منظور از حجم در این اندیکاتورها، حجم معاملاتیست که توسط یک دارایی در بازه زمانی موردنظر انجام شده است. البته بررسی حجم معاملات به تنهایی مثمر ثمر نیست و باید در کنار قیمت مورد استفاده قرار بگیرد. منطق اندیکاتورهای حجم به این شکل است که اگر قیمت در حال افزایش و حجم معاملات در حال کاهش و یا ثابت باشد، این یعنی غالب تریدرها از این قیمت راضی نیستند. بنابراین قیمت به زودی دچار افت خواهد شد. همچنین اگر قیمت و حجم هر دو در حال کاهش باشند، میتوان منتظر آغاز روند صعودی بود. اما حجم معاملات بالا، رضایت تریدرها از قیمت را نمایش میدهد. بنابراین یک روند صعودی با حجم معاملات بالا نشاندهنده صحت روند صعودیست. و همچنین قیمت نزولی با حجم معاملات بالا نیز از ادامهدار بودن روند نزولی خبر میدهد.
از شناختهشدهترین اندیکاتورهای حجم میتون به MFI ، Chaikin ، OBV و Volume Rate of Change(VRC) اشاره کرد.
اندیکاتورهای نوسان (Volatility Indicators)
دسته آخر اندیکاتورها که در این قسمت به آنها خواهیم پرداخت، اندیکاتورهای نوسان هستند. عملکرد اندیکاتورهای نوسان به این شکل است که ابتدا میانگین قیمت دارایی در بازههای زمانی گذشته را محاسبه میکنند. و سپس تغییرات فعلی قیمت دارایی و قوت و ضعف آن را متناسب با همین میانگین میسنجند. اندیکاتورهای نوسان دارای سه محور میانی، بالایی و پایینی هستند. محور میانی همان میانگین قیمت داراییست. و محورهای بالایی و پایینی، از طریق انحراف از معیار قیمت محاسبه میشوند. تصمیمگیری در خصوص فاصله بین محورهای بالایی و پایینی از محور میانی به تریدر و استراتژی او بستگی دارد. اما این فاصله باید در قالب واحدهای انحراف از معیار یا Standard Deviation (SD) انتخاب شود.
تصور کنید که میانگین قیمت یک دارایی ۵۰ ، و SD آن برابر با ۵ است. شما میتوانید محورهای بالایی و پایینی را طوری انتخاب کنید که ۱ SD با میانگین فاصله داشته باشند. در این صورت، محور بالایی شما برابر با ۵۵ و محور پایینی برابر با ۴۵ خواهد بود. اگر این محورها ۲ SD با میانگین فاصله داشته باشند، این اعداد برابر با ۶۰ و ۴۰ خواهند شد.
پس از درک چگونگی انتخاب محورهای مرکزی، بالایی و پایینی در اندیکاتورها، نوبت به تفسیر آنها میرسد. زمانی که قیمت یک دارایی به محور بالایی نزدیک میشود، این به معنی قوت روند صعودیست. کاهش قیمت، نزدیک شدن آن به محور میانی و افزایش دوباره آن، این قوت را بیشتر تضمین میکند. همچنین نزدیک شدن قیمت به محور پایینی نشاندهنده قوت روند نزولیست. اگر قیمت پس از کمی افزایش دوباره به محور پایینی نزدیک شود، یعنی روند نزولی بهشدت قویست.
از شناختهشدهترین اندیکاتورهای نوسان میتوان به Bollinger Bands، The Average True Range (ATR) و Standard Deviation اشاره کرد.
اسیلاتور (Oscillator) یا نوسانگر چیست؟ تفاوت بین اسیلاتورها و اندیکاتورها
پیش از هر چیزی، باید بدانید که اسیلاتورها نوع متفاوتی از اندیکاتورها نیستند. به اندیکاتورهایی که در یک محدوده مشخص از اعداد نوسان میکنند، نوسانگر یا اسیلاتور میگویند. با توجه به این تعریف، همگی اندیکاتورهای RSI، CCI، MFI، ویلیامز R% و … اسیلاتور هستند.
اما همه اندیکاتورها مانند انواع عنوان شده، محدود به یک بازه مشخص نیستند. به این اندیکاتورها، اندیکاتورهای نامحدود یا unbounded گفته میشود. اندیکاتورهای MA و MACD نمونههای شناختهشدهای از اندیکاتورهای نامحدود هستند. بعنوان مثال MA محدود به هیچ بازهای نیست و همگام با نمودار قیمت، تا هر مقدار دلخواه پیش میرود.
دستهبندی اندیکاتورها از منظری دیگر؛ اندیکاتورهای پیشرو (leading) و پیرو (lagging)
همانطور که در قسمت قبل عنوان کردیم، اندیکاتورها را از یک منظر دیگر نیز میتوان دستهبندی کرد. اندیکاتورها دارای دو نوع پیشرو یا leading و پیرو یا lagging هستند. هر یک از این انواع کاراییهای منحصربفرد خود را داراست و برای اهداف متفاوتی مناسب است. در این قسمت، هر یک از این دو نوع را بررسی و مثالهای آنها را ارائه خواهیم کرد.
اندیکاتورهای پیشرو
همانطور که از نامشان پیداست، اندیکاتورهای پیشرو سریعتر از قیمت حرکت میکنند. این اندیکاتورها در واقع رفتار دارایی در آینده و روند آینده قیمت را پیشبینی میکنند. اندیکاتورهای پیشرو برای پیشبینی قیمت، رفتار آن در گذشته را بررسی میکنند. این که اندیکاتورها چه بازه زمانی را برای بررسی در نظر میگیرند، متغیر است. تریدرها میتوانند با توجه به استراتژی ترید خود این بازه زمانی را تغییر دهند. اما هر اندیکاتوری یک بازه محبوب و پرکاربرد را نیز داراست که مورد توجه غالب تریدرها قرار دارد. در بین اندیکاتورهایی که تا به اینجا معرفی کردیم، PARABOLIC SAR، Stochastics، RSI،CCI ، Chaikin و OBV پیشرو هستند.
اندیکاتورهای پیرو
همانطور که از نامشان قابلحدس است، این اندیکاتورها پیرو روند قیمت هستند. و از آنها برای پیشبینی رفتار آینده داراییها استفاده نمیشود. بیشترین کاربرد اندیکاتورهای پیرو مربوط به زمانیست که یک روند قوی وجود داشته باشد. آنها کاربران را از قوت و صحت روند موجود آگاه میکنند. در نتیجه کاربران خواهند توانست با اتکا به همین اطمینان، استراتژیهای خود را طبق روند موجود طراحی کنند. با این وجود، استفاده از اندیکاتورهای پیرو برای پیشبینی قیمت ممکن نیست. در بین اندیکاتورهای معرفی شده، MA، MACD، Bollinger Bands، Average True Range، Standard Deviation و VRC پیرو هستند.
البته در خصوص اندیکاتور MACD، قضیه کمی متفاوت است. مکدی در حقیقت ترکیبی از دو اندیکاتور مختلف است. بد نیست بدانید که MACD، مخفف عبارت Moving Average Convergence Divergence است. بنابراین، واضح است که مکدی براساس اندیکاتور MA یا همان میانگین متحرک طراحی شده است. اندیکاتورهای میانگین متحرک در ذات خود پیرو هستند. اما عملکرد مکدی به این شکل است که تفاوت میان دو MA مختلف را در نظر میگیرد. و این تفاوت میان دو MA مختلف، نوعی از شتاب تغییر یا همان مومنتوم را نمایش میدهد. از همین رو برخی MACD را اندیکاتوری پیشرو میخوانند که از حدی از تأخیر رنج میبرد.
در تصاویر زیر، اندیکاتورهایی که تا به این جا به آنها اشاره شده است را در چهار دستهبندی روند، مومنتوم، نوسان و حجم، و دو دستهبندی پیشرو و پیرو مشاهده میکنید.




مزایا و معایب اندیکاتورهای پیشرو
اندیکاتورهای پیشرو از مزایای زیادی برخوردارند. از مهمترین مزایای آنها میتوان به ارائه سیگنال برای ورود به/خروج از بازار اشاره کرد. ماهیت پیشروی این اندیکاتورها آنها را به گزینه ایدهآل و پرکاربردی در دنیای ترید تبدیل میکند. این اندیکاتورها معمولاً برای تأیید روند بهکار نمیروند. اما میتوان از سیگنالهای اشباع خرید و فروش آنها بهره برد. بعنوان مثال زمانی که روند قیمت صعودیست، میتوان از سیگنال اشباع خرید بعنوان فرصتی برای فروش استفاده کرد. و زمانی که روند در حالت نزولی قرار دارد، میتوان منتظر سیگنال اشباع فروش برای انجام خرید بود.
البته این را فراموش نکنید که سیگنالهای این چنینی، طمع کسب سود بیشتر را برمیانگیزند. و طمع بیشتر همیشه با ریسک بالاتر همراه است. از طرفی، امکان ایجاد سیگنالهای اشتباه نیز وجود دارد. در برخی از مواقع ممکن است اندیکاتور سیگنال اشتباهی را صادر کند. و خود پس از مدتی این سیگنال را اصلاح کرده و عکس آن را نمایش دهد. به این اتفاق در دنیای ترید، whipsaw گفته میشود. بنابراین در هنگام تلاش برای کسب سود حداکثری، مراقب اتفاقات این چنینی نیز باشید. و امکان وقوع آنها را صفر در نظر نگیرید.
مزایا و معایب اندیکاتورهای پیرو
بزرگترین مزیت اندیکاتورهای پیرو این است که به شما کمک میکنند روندی را پیدا کرده و همراه آن شوید. در صورتی که دارایی یا بازاری یک روند پایدار را در پیش بگیرد، اندیکاتورهای پیرو بسیار مفید واقع میشوند.
اما این اندیکاتورها برای بازارهای پرنوسان و برای معامله مناسب نیستند. همچنین از دیگر معایب آنها میتوان به تأخیر در ارائه سیگنالها اشاره کرد. زمانی که اندیکاتوری مانند MA سیگنال تقاطع یا کراساُوِر را صادر میکند، بخش عظیمی از روند سپری شده است. همین امر میتواند کسب سود را به کمتر از چیزی که امکان آن وجود داشت کاهش دهد.
سیگنالهای اندیکاتورها
اندیکاتورها سیگنالهای خرید و فروش را به شیوههای مختلف صادر میکنند. بعلاوه، آنها همچنین نشان میدهند که روند فعلی ادامهدار خواهد بود، یا روند دیگری جایگزین آن خواهد شد. البته فراموش نکنید که اتکا به سیگنالهای یک اندیکاتور به تنهایی کار عاقلانهای نیست. و بهتر است از دو یا سه اندیکاتور مختلف استفاده کنید. همچنین سایر جنبههای تحلیل تکنیکال را فراموش نکنید. در این قسمت دو مورد از سیگنالهای محبوب اندیکاتورها یعنی «اشباع خرید/فروش» و «واگرایی» را بررسی خواهیم کرد.
سیگنال اشباع خرید (Overbought) و اشباع فروش (Oversold)
در قسمتهای قبلی اشاره کوچکی به سیگنال اشباع خرید و فروش در اندیکاتورها داشتیم. منطق کلی این سیگنالها این است که اشباع خرید یا فروش، در نهایت به روند عکس میانجامد. برای مثال تصور کنید که اندیکاتوری تشخیص میدهد قیمت یک دارایی بیش از حد معقول در حال افزایش است. از همین رو، نظر اندیکاتور این است که دارایی در وضعیت اشباع خرید قرار گرفته است. و این احتمال وجود دارد که در آینده نزدیک، قیمت دچار افت شود. عکس این مسئله نیز صحیح است. کاهش غیرمنطقی قیمت میتواند نشانهای از اشباع فروش باشد. و این اتفاق از احتمال افزایش دوباره قیمت در آینده خبر میدهد.
نکات عنوان شده، منطق کلی سیگنالهای اشباع خرید و فروش را در بر میگیرد. اما هر اندیکاتوری با توجه به فرمولهای خود، مناطق متفاوتی را بعنوان مناطق اشباع خرید/فروش در نظر خواهد گرفت. برای مثال اشاره کردیم که RSI بالای ۷۰ را منظقه اشباع خرید میدانند. و RSI پایین ۳۰ را منطقه اشباع فروش در نظر میگیرند. با این وجود، این تعاریف متناسب با استراتژیهای تریدرها قابل تغییر هستند. تریدرها میتوانند همین بازه در RSI را به بالای ۸۰ و پایین ۲۰ تغییر دهند.
همچنین سیگنالهای اشباع خرید و فروش در اندیکاتورهای مختلف میتوانند تعابیر متفاوتی داشته باشند. بعنوان مثال کارکرد سیگنالهای اشباع خرید و فروش در ویلیامز R% دقیقاً برعکس RSI است. قرار گرفتن این اندیکاتور در منطقه اشباع خرید به معنی قوت روند صعودی آغاز شده است. و قرار گرفتن آن در منطقه اشباع فروش از قوت روند نزولی خبر میدهد.
درباره اندیکاتور ویلیامز R% بیشتر بخوانید:
واگرایی (Divergence) مثبت و منفی
واگرایی یا divergence یکی از پرکاربردترین سیگنالهای اندیکاتورها و اسیلاتورهاست. واگرایی به شما نشان میدهد که روند فعلی به زودی وارونه خواهد شد. و از همین رو میتواند سیگنالهای خرید و فروش خوبی را صادر کند. واگرایی دارای دو نوع مثبت و منفیست. برای آگاهی از چیستی این دو نوع از واگرایی در قسمت بعدی با ما همراه باشید.
واگرایی مثبت یا صعودی
واگرایی مثبت به شرایطی اشاره دارد که نمودار قیمت در حالت نزولی و نمودار اندیکاتور در حالت صعودی باشد. و همچنین کمینه قیمت اندیکاتور از کمینه قیمت نمودار اصلی بیشتر باشد. در چنین شرایطی، احتمال میرود که روند قیمت به ناگاه وارونه شده و به حالت صعودی تغییر کند. از همین رو گفته میشود که وارونگیهای صعودی فرصتهای خوبی برای خرید هستند. در شکل زیر یک وارونگی صعودی در اندیکاتور RSI را مشاهده میکنید.

واگرایی منفی یا نزولی
واگرایی منفی دقیقاً عکس واگرایی صعودیست. در یک وارونگی نزولی، نمودار اندیکاتور نزولی و نمودار قیمت صعودیست. و همچنین بیشینه قیمت اندیکاتور از بیشینه قیمت نمودار اصلی کمتر است. در چنین شرایطی احتمال میرود که روند قیمت به ناگاه تغییر کرده و وارد حالت نزولی شود. از همین رو، واگراییهای نزولی را فرصت خوبی برای فروش میدانند. در شکل زیر یک وارونگی نزولی در اندیکاتور RSI را مشاهده میکنید.

واگراییهای مثبت و منفی میتوانند هم در اندیکاتورهای مومنتوم و هم در اندیکاتورهای غیرمومنتوم اتفاق بیفتند.
نکاتی برای استفاده از اندیکاتورها
در هنگام استفاده از اندیکاتورها، نمودار اصلی قیمت را فراموش نکنید. برخی از تریدرها تنها برروی اندیکاتور تمرکز کرده و نمودار قیمت را فراموش میکنند. اندیکاتورها با اعمال فرمولهای مختلف، اطلاعات قیمت را فیلتر میکنند. بنابراین آنها نه نمایشدهنده اصلی روند قیمت، بلکه مشتقی از آن هستند. بنابراین فراموش نکنید که اندیکاتورها را بعنوان ابزاری در کنار نمودار قیمت بهکار ببرید.
نکته دوم این است که اندیکاتورها را در ترکیب با یکدیگر استفاده کنید. و تنها به سیگنالهای یک اندیکاتور اتکا نکنید. بعنوان مثال ممکن است که یک اندیکاتور سیگنال خرید را صادر کند. اما در عین حال، چارت قیمت یک مثلث وارونه بههمراه رکوردهای نزولی قیمت را نمایش دهد. در این صورت میتوان پیشبینی کرد که سیگنال اندیکاتور صحیح نیست.
و در آخر این که در انتخاب اندیکاتورها، تعادل را رعایت کنید. برای مثال استفاده از ۵ اندیکاتور در آن واحد تأثیر چندانی ندارد. غالب تریدرهای حرفهای در اکثریت مواقع از دو یا سه اندیکاتور استفاده میکنند. همچنین، اندیکاتورهایی را انتخاب کنید که مکمل یکدیگر باشند. نه آنهایی که سیگنالهایی مشابه و همراستا را تولید میکنند. برای مثال، استفاده همزمان از دو اندیکاتوری که سیگنالهای اشباع خرید و فروش را ارائه میکنند منطقی نیست. از همین جهت، پیشنهاد میکنیم دو اندیکاتور مانند RSI و Stochastic را بهصورت همزمان بهکار نبرید. چرا که هردوی آنها برای اندازهگیری مومنتوم هستند و هر دو سیگنالهای اشباع خرید و فروش را صادر میکنند.
چالشهای اندیکاتورها
در اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، میتوان گفت که تعادلی در بین حساسیت و ثبات وجود ندارد. در حالت ایدهآل، ما به دنبال اندیکاتوری هستیم که به تغییرات قیمتها حساس باشد. و علاوه بر آن، سیگنالها را بهموقع صادر کند و سیگنالهای اشتباه را به حداقل برساند. اما در حقیقت، این اتفاق به وقوع نمیپیوندد. اگر حساسیت یک اندیکاتور را بوسیله کوتاهتر کردن بازه زمانی افزایش دهیم، اندیکاتور سیگنالها را زودتر ارسال خواهد کرد. اما از طرف دیگر، تعداد سیگنالهای اشتباه نیز افزایش خواهد یافت. همچنین اگر بازه زمانی طولانیتری را در نظر بگیریم، تعداد سیگنالهای اشتباه کاهش پیدا میکند. اما سیگنالها با تأخیر بیشتری صادر خواهند شد.
برای مثال RSI با بازه زمانی ۱۴ روزه سیگنالهای کمتری را نسبت به بازه زمانی ۵ روزه نمایش میدهد. اما RSI با بازه زمانی ۵ روزه حساسیت بالاتری دارد و اشباع خرید و فروش را دقیقتر نمایان میکند. انتخاب یکی از این بازههای زمانی به تریدر و استراتژیهای وی بستگی دارد.
جمعبندی
در این مقاله تلاش کردیم ماهیت اندیکاتورها و کاربرد آنها بعنوان ابزاری برای تحلیل تکنیکال را تشریح کنیم. همچنین دستهبندیهای مختلف اندیکاتورها را بررسی کرده و اندیکاتورهای شناختهشده را در این دستهبندیها معرفی کردیم. با مطالعه این مقاله به احتمال زیاد با تفاوت اندیکاتورها و اسیلاتورها، سیگنالهای اندیکاتورها و محدودیتهای آنها آشنا شدهاید. باز هم تأکید میکنیم که اندیکاتورها را بعنوان ابزاری برای تحلیل بهکار ببرید، نه مرجع واحد تصمیمگیری. و سعی کنید با گذشت زمان و کسب تجربه لازم، استراتژی منحصر بفرد خود برای معامله را توسعه دهید.
تریدرهای حرفهای حتی با مطالعه فرمولهای اندیکاتورهای مختلف، میتوانند به فرمول مخصوص خود دست یابند. چرا که اندیکاتورها در حقیقت چیزی بیشتر از فرمولهای ریاضی نیستند. از همین رو، مطالعه فرمولهای اندیکاتورها برای درک بهتر عملکرد آنها توصیه میشود. با مطالعه فرمولهای اندیکاتورهای مختلف، دید بازتری را نسبت به منطق آنها بهدست خواهید آورد. و در نهایت توانایی شخصیسازی آنها متناسب با انتظارات خود از ترید را کسب خواهید کرد. با این وجود، آگاهی از فرمولهای اندیکاتورها برای کار با آنها الزامی نیست. و بدون مطالعه آنها نیز، خواهید توانست از اندیکاتورها استفاده کنید.
و نکته آخر این که، استفاده از چندین ابزار مختلف را فراموش نکنید. ابزارهای زیادی برای ترید در اختیار شما قرار دارند. و اندیکاتورها یکی از این ابزارها هستند. حتی در خصوص اندیکاتورها نیز، لزومی برای محدود کردن تصمیمگیریها به یک اندیکاتور وجود ندارد. شما آزادید از هر تعداد اندیکاتور دلخواه استفاده کنید. هرچند که رعایت تعادل در انتخاب نوع و تعداد اندیکاتورها گزینه بهتریست.