آیا پیگیری فعالیت گیتهاب یک پروژه رمزنگاری روش مناسبی برای ارزیابی آن است؟
کریپتو یا رمزنگاری در این سالها توانسته فراگیر شود اما هنوز روش مشخص، روشن و مورد تایید اکثریت برای ارزشیابی حقیقی داراییهای رمزنگاری شده وجود ندارد. در این مقاله ایدهی پیگیری فعالیت گیتهاب (GitHub) به عنوان روشی برای ارزیابی پروژههای دارایی رمزنگاری معرفی شده و بررسی میکنیم که آیا این روش پتانسیل کافی برای جای گرفتن در میان ابزارهای سرمایهگذاران ارزهای دیجیتال دارد یا خیر. نظریهی زیربنای این روش به این صورت است که هرچه افراد بیشتری در یک پروژهی ارز رمزنگاری شده یا همان ارز رمز کار کنند، حاصل کار از ویژگیها و برتری بیشتری برخوردار میشود و شمار بیشتری از مردم به موفقیت آن ارز رمزنگاری شده در آینده باور پیدا خواهند کرد.
با وجود فراگیر شدن بازار دارایی رمزنگاری شده در سال ۲۰۱۷، هنوز در این حوزه اجماعی بر سر نحوهی تعیین ارزش منصفانهی یک دارایی رمزنگاری شده در بازار امروز وجود ندارد. چند معیار گوناگون برای سنجش ارائه شده اما برخلاف بازار بورس و سهام که در آن مدلهای گردش پول و شاخصهای حسابداری تبدیل به استانداردهای قیمتگذاری شدهاند، در این حوزه همچنان مدلهای تازهای از سنجش در حال ظهور هستند و هنوز هیچ کدام از بقیه سرآمدتر نشده تا به عنوان مرجعی برای سنجش ارزش در نظر گرفته شود.
فعالیت گیتهاب و ارزشیابی پروژهها
فعالیت گیتهاب عبارت است از نقشی که توسعهدهندگان در توسعه و پیشرفت پروژههای متن باز ایفا میکنند (برای نمونه بیتکوین و اتریوم هر دو متن باز هستند) و کمکی که آنها به سهم خود به پروژههای موجود در repository مشهور، گیت هاب انجام میدهند. نظریهی زیربنای کار به این صورت است که هرچه افراد بیشتری در یک پروژهی ارز رمزنگاری شده یا همان ارز رمز کار کنند، حاصل کار از ویژگیها و برتریهای بیشتری برخوردار میشود و شمار بیشتری از مردم به موفقیت آن ارز رمزنگاری شده در آینده باور پیدا خواهند کرد.
به این ترتیب، احتمال موفقیت پروژهها بالاتر خواهد رفت. تمامی این مسائل میتواند روی ارزش ارز یا توکن پروژه تاثیر افزاینده و مثبت داشته باشد.
رتبهبندی ارز رمزها به وسیلهی بازبینی توسعهدهندهها
کامیت (commit) که گاهی آن را بازبینی (revision) هم مینامند، تغییری تایید شده در کد منبع یک پروژه است که جامعه و ادارهکنندگان آن پروژه آن را عامل پیشرفت پروژه تشخیص دادهاند. شاید جالب باشد که بدانید حتی در بلاکچینهایی که زیربنای مطمئنی دارند گاهی چندین تغییر در هر روز صورت میگیرد.
به کارگیری کامیتها به عنوان شیوهای برای تخمین ارزش پروژههای ارز رمز، یکی از شیوههای موجود است و سایتهایی همچون CryptoMiso از آن استفاده میکنند. اگر از این شیوه استفاده کنیم، فهرست پنج دارایی برتر کریپتو نسبت به رتبهبندی بر اساس سرمایه بازار بسیار متفاوت خواهد بود. طبق بررسیهای سایت CryptoMiso پنج ارز رمزنگاری شدهی برتر که از بیشترین تعداد کامیت برخوردارند، به ترتیب کومودو ، EOS، 0x، لیسک و نولز هستند. اتریوم (Ethereum) که بر مبنای سنجش سرمایه بازار دومین ارز رمزنگاری شدهی ارزشمند است، در رتبهی ۷۶ و پس از پروژههایی همچون چِینکوین (CHC)، پارتیکل (PART) و دیجیبایت (DGB) قرار میگیرد.
این روش ممکن است در نگاه نخست کاملا معتبر و مناسب به نظر برسد، اما همانطور که ولنتین میهوف (Valentin Mihov) مدیر بخش فناوری شرکت سانتیمنت (Santiment) در یک پست وبلاگی اشاره میکند، دادههای کامیتهای گیتهاب که CryptoMiso از آن استفاده کرده، کامیتهای کد ارز رمزنگاری شدهای را که پروژههای جدید با فورک شدن از آن جدا شدهاند، به مجموع کامیتهای پروژهی اصلی اضافه میکند. به بیان دیگر، پروژههای فورک شده تمامی کامیتهای کد مربوط به پیشینیان خود را به ارث میبرند. به همین خاطر است که شمار کامیتهای مونرو اورجیتال (Monero Original) و مونرو ۰ (Monero 0) که هر دو چندی پیش از مونرو (Monero) فورک شدند، با هم و با مونرو اصلی برابر است. در این مورد مشخص، بازار کامیتهای آنها را مرتبط با قیمت نمیداند و در حالی که مونرو اصلی با قیمت ۱۲۴$ معامله میشود، قیمت مونرو اورجینال تنها ۳$ است.
تنها مسالهی فورک شدن در میان نیست. برای نمونه دیجیبایت (DigitByte) از بیتکوین فورک نشده است، اما تیم سازندهی این آلتکوین، کدهای بیتکوین را عینا کپی و پیست کردهاند. در نتیجه، دیجیبایت بیش از ۱۷,۰۰۰ کامیت در گیتهاب دارد.
افزون بر این، میهوف اشاره میکند که CryptoMiso تنها کامیتهای یک مخزن را جمعآوری میکند و کامیتهای متعلق به دیگر مخازن کد را به حساب نمیآورد. برای نمونه توسعهدهندگان اتریوم از مجموعه مخازنی استفاده میکنند که در دادههای گیتهاب نمود پیدا نکردهاند. پلتفرم رتبهبندی ارز رمزنگاری شدهی CryptoMiso خوراک فکری خوبی است، اما اگر کسی بخواهد آن را برای ارزشیابی به کار بگیرد باید توجه داشته باشد که این پلتفرم با محدودیتهایی همراه است که فرد را از حقیقت فعالیتهای توسعهدهندگان یک پروژه منحرف میسازد.
CoinCheckup پلتفرم دیگری است که داراییهای رمزنگاری شده را بر اساس کامیتهای کد رتبهبندی میکند. نتایج رتبهبندی در این پلتفرم با استفاده از کامیتهای یک ساله بسیار شبیه نتایج CryptoMiso است. پنج ارز رمز برتر به ترتیب EOS (EOS)، کاردانو (ADA)، لیسک (LSK)، ترون (TRX) و نولز (NULS) هستند. این در حالی است که پارتیکل و دیجیبایت در بین ۲۰ رتبهی برتر قرار دارند، زیرا CryptoMiso برای جمعآوری کامیت از روش مشابه CryptoMiso استفاده میکند. اتریوم در صفحهی سوم از رتبهبندی این پلتفرم قرار دارد.
همانطور که رتبهبندیهای CryptoMiso و CoinCheckup نشان میدهند، کامیتهای کد به تنهایی شاخص مناسبی برای پیشبینی ارزش ارزهای رمزنگاری شده در آینده محسوب نمیشوند.
کدام شاخص فعالیت توسعهدهنده اهمیت دارد؟
سرمایهگذاران همچنان میتوانند در ارزیابی پروژههای پول دیجیتال از فعالیت توسعهدهندگان استفاده نمایند. در عین حال باید از شاخصهای گوناگون بهره گرفت. برای نمونه، پلتفرم چشمانداز کریپتو سانتیمنت یک شیوهی رتبهبندی ۳۰ روزه براساس فعالیت توسعهدهنده طراحی کرده است که مواردی همچون دفعات اجرای کد، تعامل در مسائل، تعامل بر سر درخواستها، ویرایشهای ویکی گیتهاب و کامنتهای داده شده به کامیتها در آن لحاظ شده است.
این رویکرد متضمن آن است که فعالیت توسعهدهندگان به سادگی قابل به ارث بردن از فورکها نیست، سوابق بایگانی شده را نمیتوان تغییر داد و فعالیتهای تلفیق شدهی توسعهدهندگان تنها به کامیتها محدود نمیشود.
این نتایج در یک جدول رتبهبندی ۳۰ روزه آمده است که تا حد زیادی با رتبهبندی بازار از پروژههای ارز رمزها شباهت دارد.
ارزیابی داراییهای رمزنگاری شده
در راستای تعیین ارزش منصفانهی داراییهای کریپتو در آینده، چندین شاخص مختلف وجود دارد که میتوان به سراغ آنها رفت. سه نمونه از روشهای ارزیابی پروژههای رمزنگاری عبارتاند از: سرمایه بازار، نسبت ارزش شبکه به تراکنشها و نسبت ارزش تصحیح شده (refined) شبکه به تراکنشها.
فعالیت توسعهدهنده از نوع کاری که در گیتهاب نشان داده شده اهمیت زیادی در محاسبات مربوط به قیمت دارد، اما این فرمول نیازمند ترکیب متناسبی از شاخصهای فعالیت توسعهدهنده است تا مدلسازی صحیحتری انجام پذیرد.
تحلیل قیمت اتریوم – نشانههایی از ادامهی رشد
با توجه به آدرسها، گرهها و فهرست مشاغل منحصربه فرد، اتریوم برای سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ نشانههایی از استمرار رشد و کاربرد را نشان میدهد. تاثیر این مساله بر قیمت هنوز به درستی روشن نیست. موج بعدی رخدادهای قیمت ممکن است با نیروی dAppهای بیشماری به حرکت درآید که در حال باز کردن راه خود به بازار هستند.
اتریوم (ETH) در ماه جولای آغاز نامطمئنی داشت و طی سه روز گذشته ۱۵% افت پیدا کرده است. اکنون سرمایه بازار اتریوم روی رقم ۴۴.۳۷ میلیارد دلار قرار گرفته و حجم معاملات آن در ۲۴ ساعت گذشته ۱.۸۵ میلیارد دلار بوده است.
آدرسهای منحصر به فرد ETH همچنان به سرعت در حال رشد هستند. در حالی که هرگز امکان حذف آدرسها وجود ندارد، این شاخص خبر از افزایش استفاده و نیاز به این بلاکچین میدهد و بسیاری از این آدرسها پس از فروکش کردن تب ICO به وجود آمده است. بازتاب این رشد را میتوان در شمار جایگاههای شغلی مربوط به اتریوم در لینکدین مشاهده کرد که از مرز ۱,۰۰۰ گذشته است.
اتریوم با داشتن ۱۶,۸۸۸ گره که بیشتر آنها ساکن امریکا و چین هستند، بزرگترین شبکه در میان تمامی ارزهای رمزنگاری شده محسوب میشود. فضای ذخیرهسازی یک گره کامل شامل تمامی حالتهای عملیاتی توازن همراه با دادههای زنجیرهای گوناگون اکنون از ۶۰۰GB فراتر میرود. همچنین، گرهها را میتوان به شکلهای مختلف اداره کرد؛ محدودترین این روشها روی یک سرویس وب رایگان آمازون و درایو ۳۰GB میباشد.
در چند وقت گذشته شمار تراکنشها در هر روز و همچنین کارمزد تراکنشها رشد پیدا کرده که همزمان با انتشار یک سیستم رایگیری از سوی یک صرافی نامتمرکز چینی با نام FCoin اتفاق افتاده است. این رایگیری در چارچوب یک «رتبهبندی مجموع رقم ماندهحساب» صورت میگیرد که در آن کاربران تشویق میشوند توکنهای بیشتری را از طریق این صرافی سپردهگذاری نمایند. اخیرا اتهاماتی مطرح شده که میگوید FCoin یک کلاهبرداری بزرگ است و برخی کاربران نگران هستند که این صرافی نظم بازارها را بر هم بزند.
این مساله به تازگی باعث افزایش غیرمنتظرهی کارمزد تراکنشها شده است. چنین افزایشهای غیرمعمولی در کارمزدها میتواند با ایجاد اثر موجی روی تمامی کاربران تاثیر بگذارد؛ از جمله کاربرانی که توکن جابجا میکنند و از اپهای نامتمرکز (dApp) استفاده میکنند. این مساله روی تجربهی کاربر تاثیر منفی خواهد داشت و ترافیک on-chain شبکه را کاهش خواهد داد.
پیامد سنگین شدن بار شبکه، معلق ماندن تراکنشهایی است که پس از افت کلی ماه جولای اکنون شمار آنها به ۶۰,۰۰۰ میرسد. شمار تراکنشهای معلق در چندین نوبت در سال ۲۰۱۷ رشد چشمگیری پیدا کرد که دلیل آن هجوم تراکنشهای مربوط به ICOها بود. همچنین بالا گرفتن تب اپ نامتمرکز CryptoKitties در دسامبر ۲۰۱۷، مدتی شبکه را فلج کرد.
نسبت ارزش شبکه ۳۰ روزهی کالیچکین (Kalichkin) به تراکنشهای روی زنجیرهی روزانه (NVT) پس از بر جای گذاشتن رکورد دو ساله رو به کاهش گذاشته است. نقاط خمیدگی NVT میتوانند شاخصهای تعیینکننده وارون ارزش یک دارایی باشند. وجود یک سیر نزولی آشکار در NVT نشان میدهد که یک سکه نسبت به کاربردهای سودمند خود کمتر از آنچه باید ارزشگذاری شده؛ در نتیجه این مشاهده را باید یک شاخص قیمت قوی در نظر گرفت.
نرخ هش (hash) و افزایش سختی طی دو ماه گذشته به آرامی بالا رفته و هر دو رکوردهای بالای تازهای بر جای گذشتهاند. استخراج اثبات کار (PoW) اتریوم در نهایت به خاطر گذار به اثبات سهام (PoS) کسپر (Casper) غیرممکن خواهد شد. FFG کسپر متعلق به ویتالیک بوترین، به زودی و در سپتامبر سال جاری اجرایی خواهد شد. این تغییر با کاهش قابل توجه تورم، رقمی نزدیک به ۵۰۰,۰۰۰ اتریوم در هر سال یا ۰.۲۲ اتریوم در هر بلوک، همراه خواهد شد.
در حال حاضر تنها سه گروه استخراج اترماین (Ethermine) با ۲۶% ، اسپارکپول (SparkPool) با ۱۷% و اِف۲پول (f2pool) با ۱۶% بیش از ۵۰ درصد نرخ هش ETH را در اختیار دارند. دو شرکت دور از انتظار اعلام کردهاند که به استخراج اتریوم تمایل دارند. یکی از آنها بنیانگذاران گوگل به نام سرگی برین (Sergey Brin) و دیگری تیم بسکتبال امریکایی ساکرامنتو کینگز (Sacramento Kings) است. برین این هفته اعتراف کرد که «احتمالا گوگل در تصاحب تخت پادشاهی فناوری بلاکچین شکست خورده است.»
به نقل از سایت coinschedule تا به امروز در سال ۲۰۱۸ تعداد ۵۸۳ عرضه اولیه سکه (ICO) صورت گرفته که مبلغ ۱۲.۴ میلیارد دلار جذب کرده است. مجموع سرمایهی جذب شده در سال ۲۰۱۷ تنها ۳.۸۸ میلیارد دلار بود و در سال ۲۰۱۶ هم فقط ۹۵ میلیون دلار جمع شد. به جز ماه مارس، رقم این سرمایهها از میزان ۲ میلیارد دلار در هر ماه تجاوز نکرده است. بسیار اتفاق میافتد که افراد به ICO طعنه میزنند و آن را روش تازه و پیشرفتهای از کلاهبرداری یا جذب سرمایه ریسک پذیر (VC) مینامند. به طور کلی در ۲۰۱۸ تامین هزینه با ICO، البته به جز اندک موارد ICOهای بزرگ در امریکا، کاهش داشته است. انجمن ملی سرمایه ریسک پذیر میگوید دنیای VC رشد ناباورانهای پیدا کرده است. شمار یونیکورنها یا همان شرکتهایی که ارزششان از ۱ میلیارد دلار فراتر میرود، امسال رکورد خواهند زد.
از دید آژانسهای نظارتی امریکا، ETH الزاما «اوراق قرضه» محسوب نمیشود. این در حالی است که بسیاری از ICOها هنوز منتظر بررسی هیئتهای داوری هستند و مهمتر از آن صرافیها که ممکن است تحت عنوان فروش اوراق قرضه غیرمجاز محکوم شوند. بسیاری از ICOهایی که با هدف جذب سرمایه انجام میشود به جمعهای خصوصی راه پیدا کرده یا به طور کامل از سرمایهگذاران امریکایی فاقد مجوز صرف نظر میکنند.
به گزارش dappradar.com برترین اپلیکیشنهای نامتمرکز بر اساس حجم در هفتهی گذشته همگی صرافیهای نامتمرکز مانند صرافیهای IDEX ، بانکور (Bancor) و فورکدلتا (ForkDelta) بودهاند. صرافیهای نامتمرکز به کاهش ریسک نظارتی و تولایی کمک میکنند، اما در بیشتر موارد آن حجم از نقدینگی را که معاملهگران انتظار دارند و هنگام کار با صرافیهای متمرکز استفاده میکنند، در اختیار ندارند. بیشتر موارد از میان ۱۰ اپ نامتمرکز برتر به صرافیها یا کسب و کارهای تجارت همتا به همتا ارتباط دارند.
این هفته بانکور (BNT) در صدر اخبار dApp قرار گرفته است. گزارش شده که یک نقص امنیتی باعث از بین رفتن ۳.۲ میلیون BNT برابر با ۲۵,۰۰۰ETH گردیده است. این BNT دزدیده شده مسدود شد و این مساله ماهیت نامتمرکز بانکور را نزد کاربران زیر سوال برد. در جریان این هک، کیف پول کاربران آسیبی ندید و به احتمال فراوان شبکهی بانکور ظرف یکی دو روز بار دیگر آنلاین خواهد شد.
پلتفرم آگِر (Augur Platform) یک بازار پیشبینی همتا به همتا است و ارز آن REP نام دارد. این dApp توانست در فهرست برترینها به لحاظ حجم ETH، بین ۱۰ اپ نامتمرکز برتر قرار گیرد. کاربران میتوانند در شبکه اصلی (mainnet) حالتهای مختلف شرطبندی ایجاد کنند و کارمزد آن را با ETH یا PEP بپردازند و خود کارمزد به دست آورند. کاربران همچنین میتوانند روی حالتهایی که دیگران از قبل تعیین کردهاند، شرط ببندند و در پایان هر سناریو کریپتو به دست آورند.
عرضه اولیه سکهی REP در ماههای آگوست تا اکتبر ۲۰۱۵ صورت گرفت و با ارائهی توکنهایی به قیمت ۰.۶۰$، در مجموع ۵ میلیون دلار گردآوری کرد. سرمایه بازار این پول دیجیتال در حال حاضر ۳۴۴ میلیون دلار است و قیمت هر توکن آن نزدیک ۳۱$ میباشد. چرخهی عرضهی آن نیز شامل ۱۱ میلیون توکن است.
مبادلهی ETH در ۲۴ ساعت گذشته عمدتا با Tether – USDT، بیتکوین (BTC) و دلار امریکا (USD) انجام گرفته است. بخش عمدهی این مبادلات در Bitfinex, OKEX, Binance و Huobi صورت پذیرفتهاند. در آسیا KRW کارمزد کمی دریافت میکند و حجم CNY از JPY بیشتر شده است. به طور کلی تمامی این سه منطقه، بهرهی نسبتا پایینی در مبادلات ارزی خود دریافت میکنند.
به گزارش dappradar، در یک هفتهی گذشته صرافی فرابورس (OTC) LocalEthereum به اندازهی ۱,۳۴۶ETH حجم تراکنش اتریوم داشته است. در مقابل به گزارش coin.dance صرافی LocalBitcoins در هفتهی گذشته ۸,۱۵۱BTC مبادله نموده است. در سالنهای فرابورس سنتی، سفارشها باید حداقل بین $۱۰۰,۰۰۰ تا $۲۵۰,۰۰۰ باشند، در حالی که در بازارهای همتا به همتا هیچ محدودیتی برای حداقل حجم سفارش وجود ندارد.
تحلیل فنی
از ژانویهی سال جاری، اتریوم و بیتکوین همبستگی زیادی نسبت به یکدیگر پیدا کردهاند، به گونهای که ضریب همبستگی آنها به ۰.۹ میرسد. روند این دو دارایی برتر همچنان به صورت نامساعد در حرکت است. کلید یافتن معاملهکنندگان موفق این است که تعیین کنیم آیا این روند همچنان ادامه پیدا میکند یا در آستانهی تبدیل شدن به روند صعودی قرار دارد یا خیر. برای انجام این کار از میانگین متحرک نمایی (EMA)، پیچفورک (Pitchfork)، ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud) و الگوهای نموداری استفاده میکنیم..
قیمت اتریوم چندی پیش بالای یک پیچفورک نزولی (bearish Pitchfork) یا PF شکست و نقاط لنگری آن در ماههای ژانویه، آوریل و می قرار گرفت. این PF خط میانه (ML) $300 را نشان میدهد که اگر کاهش قیمت همچنان ادامه داشته باشد هدف سوددهی بالایی است.
قیمت در یک ناحیهی کلیدی بازگشت از نزول و بازگشت از صعود (مستطیل زرد) در نوسان بوده است. بروز یک شکست زیر این سطح به احتمال فراوان باعث رسیدن به خط متوسط PF میشود. ۵۰/۲۰۰EMAs همچنان در تقابل با قیمت میماند که بسیار پایینتر از ۲۰۰EMA است. حجم از ماه مارس رو به کاهش نهاده و همچنان کمتر خواهد شد. بروز یک صعود متقاعد کننده در حجم به احتمال زیاد باعث تشکیل روندی میشود که هفتهها دوام خواهد داشت.
یک PF صعودی (bullish) با نقاط لنگر در ژوئن ۲۰۱۷، ژانویه ۲۰۱۸ و آوریل ۲۰۱۸ نشان میدهد که میزان حداکثری موضع پیشین در خط متوسط PF مردود شده است. در طی هر روند مشخص، قیمت همچنان در تلاش برای بازگشت به خط متوسط باقی خواهد ماند. نفوذ خط میانه بر حجم، احتمالا نشان دهندهی حرکت به سمت نقطه بازگشت از نزول موربی بعدی است. در حال حاضر قیمت در آخرین نقطه بازگشت از صعود قطری ثابت مانده است. اگر قیمت پایین بیاید و به زیر این سطح برسد آنگاه PF دیگر اعتبار نخواهد داشت.
سراغ ابر ایچیموکو برویم؛ برای تعیین وجود یک روند از چهار شاخص استفاده میشود: قیمت فعلی نسبت به ابر، رنگ ابر (قرمز برای bearish و سبز برای bullish)، تقاطع تنکان (Tenkan) T و کیجون (Kijun) K و در نهایت Lagging Span. بهترین ورودی همواره مربوط به زمانی است که بیشتر سیگنالها از نزولی به صعودی تغییر میکنند.
جایگاه شاخصهای ابری فعلی در جدول زمانی روزانه با تنظیمات یکتا (۱۰/۳۰/۶۰/۳۰) برای سیگنالهای سریعتر صعودی است، قیمت پایین ابر قرار دارد، ابر صعودی است، تقاطع TK صعودی است و Lagging Span زیر ابر و قیمت قرار دارد. ورودی بلند سنتی تا زمانی که قیمت پایینتر از ابر است فعال نمیشود. عدم پذیرش اخیر در کیجون را یک پرش کیجون نزولی میدانند و سیگنالی برای ادامهی آن تلقی میکنند.
جایگاه خطوط TK نشان از رشد C-Clamp دارد که میتوان آن را دیورژانس بولیشی دانست که خبر از شرایط فروش با قیمت بیش از حد میدهد. اگر قیمت به سطوح پایینتر نرسد، هدف $۶۲۹ محتمل است. یک کومو (Kumo) صاف در $۸۹۰ نیز هنگامی که قیمت بار دیگر به ابر باز گردد به سان یک آهنربا برای آن عمل میکند.
زمانی که قیمت بالای ابر قرار دارد (که نخستین بار پس از ماه می برای مدت کوتاهی اتفاق افتاد) ورودی بلند سنتی فعال نخواهد شد، اما شکست کومو با یک ابر بولیش همراه نشده است. این ناتوانی کومو نشان میدهد که انتظار برای بولیش شدن تمام شاخصهای ابری، به ویژه در بازههای زمانی کمتر و پیش از ورود یک جایگاه بلند، تا چه حد اهمیت دارد. یک الگوی نموداری معکوس انسدادی بزرگ به صورت بالقوه شکل گرفته است. قیمت سختتر و سختتر در کانال پیچ میخورد تا اینکه به حجم قابل توجهی برسد و از محدودهها بیرون بزند. مثلثها معمولا پس از ۴/۳ تکمیل یا در حدود پانزدهم جولای میشکنند. الگوی موجود حاوی یک حرکت اندازهگیری شده و گستردگی ۱.۶۱۸ fib است که به ترتیب $۹۵۵ و $۱,۱۳۲ هستند.
نتیجهگیری
با توجه به آدرسها، گرهها و فهرستهای شغلی منحصر به فرد، اتریوم نشانههایی از رشد و استفادهی پایدار را برای سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ نشان میدهد. تعبیر این رویه به قیمت هنوز به درستی روشن نیست. موج بعدی حرکت قیمت بولیش میتواند ناشی از dAppهای بیشماری باشد که در حال باز کردن راه خود به بازار هستند. با این وجود، چندین آزمون فشار تصادفی مختلف از بردارهای گوناگون طی یک سال گذشته مشخص کرده که شبکه از خود ناتوانی نشان میدهد و میزان آن به حدی است که نیاز به رسیدگی دارد.
بررسی فنی نشان از یک روند نزولی مستمر داشت که به این زودیها بازگشت نخواهد کرد. با اینکه شاخصهای تکانهای نزدیک، خبر از فروش با قیمت بیش از حد میدهند، رسیدن به $۳۰۰ یا پایینتر همچنان امکانپذیر است. یک شکست قوی در حجم رو به کاهش طی چند هفتهی گذشته میتواند ما را در مورد ادامهی نزول یا عدم تحقق پیشبینی منفی (relief rally) به نتیجهی قطعی برساند.